افتخار جهان ترك شهید كربلا اسلم الترك
+0 به یه ناسلم(سلیمان)بن عمرو تركی
از نژاد ترك بود.صوت قرآنش محزون و دلنشین بود. شاعر بود و نویسنده و امام همواره اورا میطلبید تا نامه هارا بنویسد.
تیر انداز و كماندار بودو كاتب امام حسین «ع» به شمار میرفت.قاری قرآن و آشنا به عربی بود.برخی نام او راسلیمان و سلیم هم نوشته اند.
سیمایی نمكین وبیانی زیبا داشت.قصه گوی كودكان بود و همین او را محبوب كودك و پیر وجوانش ساخته بود.در كربلا خیمه او تا خیمه مولایش علی بن حسین(ع)چندان فاصله نداشت.(اسلم غلام امام سجاد ع بود)روز عاشورا فرارسیده است.ساعتی از بارش تیرهای دشمنان گذشته است.بیش از پنجاه تن شهید بر خاك افتاده اند. صدای گریه و العطشِ خیمه ها فضا را پر كرده است.غم و اندوه سرتاپای اسلم را فراگرفته است.به سوی امام عاشورا می شتابد و در حالی كه شانه هایش از گریه می لرزد عرض میكند:مولای من!مرا اذن میدان میدهید؟دوست دارم در مقابلتان جان فشانی كنم . امام دستانش را میگیرد و می گوید: برخیز اسلم،مگر تورا به فرزندم سجاد نسپرده ام؟!از او اذن میدان بخواه.اسلم بر میخیزد ولی در دلش غوغایی است.خدایا نكند امام سجاد اذن ندهد؟!اگر اذن ندهد التماسش میكنم به زهرا(س) سوگندش میدهم...
به خیمه علی بن حسین میرسد.دست امام را میبوسد.سر بر دست های امام میگذارد وبا صدایی لرزان و گریان میگوید:مولاجان آیا اذن میدانم میدهی؟قول میدهم جانم را در راه پاسداری ازحریم اهل بیت قربانی كنم،به عصمت زهرا (س)سوگندت میدهم...
امام نیم خیز میشود،چشم درچشمان اشكبار اسلم لبخندی میزند و میگوید:اسلم تو یار وفادار مایی.به پاس این همه خوبی ها از این پس تو آزادی.شادی سرتاپای وجود اسلم را پر كرده است زانوان امام را میبوسد ونزد حسین(ع)باز میگردد.سیدالشهداء از نگاهش میخواند كه پیروز بازگشته است و به او اذن میدان میدهد. اسلم آنچنان باشتاب میرود كه گویی نگران تغییر تصمیم امام است.ناگهان اسلم باز میگردد.این كه اسلم چرابازگشت پرسشی بود كه در چهره ها به خوبی نمایان بود.اسلم به خیمه ها میرود،سلام میكند و میگوید: دوستان كودك من! مرا ببخشید اگر در مورد شما كوتاهی كردم. چه بسیار شعر و قصه كه برایتان گفتم واكنون میروم تا خود شعر و قصه فردا باشم.كودكان میگریستند و اسلم نیز میگریست و میرفت.نبرد اسلم شروع شد. كودكان بی تاب از خیمه ها سَرَك می كشیدند تا عاقبت دوست قصه گوی خویش را ببینند. رجز اسلم در میدان پیچد.البحرمن طعنی و ضربی یصطلی
والجو من سهمی و نبلی یمتلی
اذا حامی فی یمنیی ینجلی
ینشق قلب الحاسد المبخل
از برق شمشیر و نیزه ی من دریا آتش می گیرد
و هوا از تیرهای من پر می شود
هنگامی كه شمشیر در دست راست من برهنه شود،
قلب بخیلان كوته دل و حسودان متكبر را می شكافد.
برخی مورخان نیز گویند وی زمانی كه برای جهاد راهی میدان شده بود، چنین می خواند:
امیری حسین و نعم الامیر
سرور فواد البشیر النذیر
امیر و سالار من حسین است و چه نیكو امیری!
اوست مایه ی سرور دل پیغمبر بیم دهنده و مژده دهنده
اسلم می كُشت و پیش میرفت.زخم های اسلم بیشتر و بیشتر میشد.حلقه محاصره تنگ شد. كم كم صدای اسلم نیزخاموش شد،خم شد و بر خاك افتاد. امام(ع)به شتاب عقاب خود را به او رساند.سر اسلم را بر دامن گرفت و گونه بر گونه اش نهاد یعنی همان كاری كه با علی اكبرش كرد.اسلم از امام تقاضا كرد تا یاریش كند تا دست بر گردن امام اندازد.وقتی دست خود را برگردن مولایش یافت درهق هق گریه زمزمه كرد: من چقدر خوشبختم كه آفتاب را در آغوش میگیرم.
ودر روایت دیگر امده است
اسلم چون تیرانداز و كمانداری ماهر بود، شجاعانه جنگید و عده ای از لشگر عمر سعد را به هلاكت رساند و خود نیز از شدت زخم و عطش بر زمین افتاد. هنوز در تنش اندك رمقی مانده بود كه امام حسین علیه السلام به بالین او آمد و گریست و صورت خود را بر روی صورت او گذاشت. اسلم چشمان خود را باز كرد و امام را كنار خود دید كه چهره اش را به گونه ی او گذاشته. تبسمی كرد و عرضه داشت «مثل من كیست كه فرزند رسول خدا صورت به صورت او نهاده باشد؟!» آن گاه در آغوش امام حسین علیه السلام جان به جان آفرین تسلیم كرد. (برخی مورخان نام او را "سلیمان" و "سلیم" نیز نوشته اند).
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1- تاریخ امام حسین به نقل از: تاریخ طبری، مقتل الحسین، بحرالعلوم، اعیان الشیعه، مقرم
2- عنصر شجاعت
3- فرهنگ عاشورا
4- عاشورا، غمبارترین روز تاریخ
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
منبع :زبان وادبیات تركان خراسان
نوحه غلام ترك حضرت ابا عبداله(ع)
(ایكی دیللی = ملمّع = بزبان تركی و فارسی)
شاعر اهل بیت : دلخون
حاضیرلایان : محمد خسروی
در كرب وبلا زین العباد یك غلام تركی داشت
آن غلام را اصل نصب آثار بزرگیداشت
چون داشت بسر شور و شعف طرفه ساز و برگی داشت
در خدمت شه بودیتا زمان عاشورا
روزی كه درآن وادی رستخیزشدبرپا
روزی كه شه تشنه لبان بی مونس و یاورشد
بی حضرت عباس جوان بیقاسم و اكبرشد
بی یارو مددكارحسین بی مونس و یاورشد
درخدمت سلطانبیمار با دلیل آمد
ازبرای جانبازی آن عبد ذلیل آمد
با زبان تركی بنمود عرض آن یل فرزانه
وئر اذن منه تا كی گئدیمبو بلالو میدانه
تااینكه باتوم لاله كئیمین میداندا قیزیل قانه
میدانداقالیب یالقوز شاه یثرب و بطحا
هرلحظه چئكیر دئیلدن نعره و اغوثا
بعدعلی اكبر منه بو زیئندلیق حرام اولدی
هم بخت سعادت منه بو دنیاده تمام اولدی
بیرغلام ترك روسیه نائب امام اولدی
القصه گرفت از شه دین او رخصت میدان را
بنمود وداع او اهل بیتگریان را
بانوان برج حرم سلطان غریبان را
رو بسوی میدان شد آن غلام نامآور
تااینكه رسید آن دم در مقابل لشكر
گردید مقابل بر عدو چون شیر نیستانی
با بسته پروبال و دلیپر سوزش پنهانی
با زبان تركی بنمود آن لحظه رجز خوانی
ای فرقه ئ بیانصاف ای تخم شیاطین لر
ای ملت - ئ لامذهب دشمنان پیغمبر
ای فرقه ی بی عار بیلون خانه زاد دینم من
من نوكر درگاه آقام زین العابدینم من
ظاهرده اگر روسیه هم باطینده آقم من
بو حسین بییاور نور چشم زهرا دور
شانین ده بو مولانین هل عطا و طاحا دور
بوحسین كی میهمان دور سیزه بو جان پیمبردور
فرزندامیرالمومنین نورچشم حیدردور
صاحب علم روزجزا سرفرازمحشردور
رحم ائدونروان اولمیش گوزلرئیندن قان یاشی
بئش جوانو دوقرالمیش اولمیش یئددیقارداشی
از بعد رجز خوانی او آن لشكر دون كافر
چون طایفه مور و ملخگشتند هجوم آور
بگرفتند او را به میان چون نگین انگشتر
چون زخم تنش كاریبروی زمین افتاد
یك رعشه بر اندام جبریل امین افتاد
افتاد چو بر روی زمین آن غلام نام آور
رو كرد به شاه شهدا كی ایحسین بی یاور
ادركنی دخیلم سنه من ای شاه بلند افسر
ای پادشه خوبانخود را برسان بر من
مشتاق ملاقاتم قربان سنه جان و تن
تا صدای ادركنی او بر گوش حسین آمد
چون باز شكاری بسرش شهحرمین آمد
به نهاد بزانو سر او اشكش زد و عین آمد
فرمودخوشا حالت ای جوانخوش منظردل خون از برای تو نوحه می كند ازبر
معرفی كتاب "تركان باستان"
+0 به یه نبنام خدا
آشنایی با موضوع كتاب:
آسیا این قارة اسرار آمیز و ناشناخته، گنجینهای است پر از رمز و راز. هر گوشة این قاره را بكاوی، جهانی زیبا از گذشتههای پر شور و شر نمایان میشود. ادیان، اقوام، تمدنها و امپراتوریها در این قاره بالیده و تمامی جهان را از نشئة خود سرمست كردهاند. این جهان سرشار از زایش و پویش، چون لب به سخن گشاید، تاریخی باشكوه و پر فراز و نشیب را پیش روی هر شیفتهای میگذارد.
تاكنون كتابهای زیادی در نقاط مختلف جهان دربارة تاریخ قارة آسیا و اقوام آن نگاشته شده ولی ادبیات تاریخی ایران، چندان سهمی از این مجموعة پربار ندارد. بطور دقیق دربارة تاریخ تركان، كتابهای مرجع زیادی در ایران وجود ندارد. چرا این چنین است؟ پاسخ این است كه تركان، این قوم پر شور و سودا كه تاریخی سرشار از حادثه داشته و منشأ برخی حوادث بزرگ تاریخ آسیا و جهان بودهاند، خود رغبت چندانی به نوشتن تاریخ خود نشان ندادهاند. تاریخ سازان را به تاریخ نویسی شوقی نبوده است.
آیا عجیب نیست كه تاریخ یك قوم را دشمنانش یعنی اقوام یا مللی بنویسند كه تیزی نیزة بلند و تلخی پیكان تركان را بر تن تاریخ خود چشیدهاند. چینیها تواریخ خوبی نوشتهاند ولی هیچ نوشتة چینی، خالی از اغراق و تحریف نیست. نویسنده در كتاب حاضر، به مورد خوبی اشاره میكند: ارتش چین عازم جنگ میشود. وقایع نگار چینی در گزارش این جنگ، نوشته كه ارتش چین موفقیتی بدست نیاورد. این به معنای آن است كه در واقع ارتش چین بطور كامل نابود شده است.
تواریخ یونانی نیز به علت بُعد مسافت، چنان در چنبرة نقل قولها افتاده كه تكیه بر آنها بویژه در خصوص حوادث شرق دریای خزر باید با احتیاط انجام شود. تواریخ ایرانی و عربی نیز بیشتر با ذهنیت و افسانه آمیختهاند. رشیدالدین فضل الله با آنكه آشنایی كامل با تركان دارد و كاملترین كتاب را تا زمان خود نگاشته، از این قاعده مستثنی نیست و زیاد وسواسی به خرج نمیدهد كه مستنداتش را معرفی كند.
در سدههای اخیر و بویژه پس از انقلاب فرانسه كه امواج ناسیونالیسم اروپا را درنوردید، گرایش نوین تاریخنگاری بوجود آمد. اروپاییان با دیدگاهی نوین به تاریخ جهان نگریستند. برای این كار لازم بود كه باستانشناسی، دست تاریخ را بگیرد. شرقشناسان به صحراهای آسیا روی آوردند و تاریخ را این بار از زبان یافتههای باستانشناسی جستند. كتابهای خوبی بویژه در آلمان، فرانسه و روسیه نوشته شد.
كتاب «تركستان پیش از استیلای مغول» اثر واسیلی بارتولد و كتاب «امپراتوری صحرانوردان» اثر رنه گروسه دو مورد از این كتابها هستند كه به زبان فارسی ترجمه و در ادبیات تاریخی ایران وارد شدهاند. هر دو این كتابها، ابعاد خوبی از تاریخ تركان را ارائه كردهاند ولی این به هیچ وجه كافی نیست. بارتولد تنها به تركستان پس از اسلام پرداخته و گروسه نیز توجه خود را به خزران معطوف كرده است.
معادلة قدرتهای چهارگانة آسیا و اروپا یعنی چین، توران، ایران و بیزانس، در این كتابها به طرز كافی توضیح داده نشده است. جنگهای هزار سالة میان ایران و تركان و جنگهای 700 سالة ایران و روم تحلیل نشدهاند. كتاب ارزشمند دیگر «ایران و تركان در روزگار ساسانیان» نوشتة آقای عنایت الله رضا است. این كتاب تا حد زیادی خلاصة نظرات و همین كتاب لئو گومیلف است ولی همچنانكه از نام آن برمیآید، به مسئلة روابط ایران و تركان در دورة ساسانیان پرداخته است.
در تركیه نیز كوششهایی صورت گرفته تا تاریخ تركان با توجه منابع و مستندات تاریخی نوشته شود. در این میان كتاب ارزشمند و بنیادین «Turk umumi tarihine girish» (درآمدی بر تاریخ عمومی ترك) نوشتة ذكی ولیدی طوغان و كتاب 3 جلدی و جدید «Gog turkler» (گؤگ تركها) اثر احمد داشاغیل (آنكارا 2003) همچنین آثار ابراهیم قفس اوغلو ، دوغان آوجی اوغلو و بهاءالدین اؤگل نیز در این ردیف قرار میگیرند. در ایران نیز در سالهای اخیر كتابهایی در مورد تاریخ تركان، از دیدگاهی كه با دیدگاه تاریخنگاری مرسوم ایرانی متفاوت است، منتشر شده است. از این میان میتوان به كتابهای «ایران توركلرینین اسكی تاریخی» (تاریخ باستانی تركان ایران) از دكتر محمدتقی ذهتابی(تبریز. 1377)، «توركلرین تاریخ و فرهنگینه بیر باخیش» (نگاهی به تاریخ و فرهنگ تركان) از دكتر جواد هیئت (تهران. 1365) و كتاب «باشلانغیج» (سرآغاز) از دكتر حمید نطقی (تهران. 1389) اشاره كرد. متأسفانه اكثرت قریب به اتفاق كتابهایی كه خود تركان دربارة تاریخ این قوم نوشتهاند، به زبان فارسی ترجمه نشدهاند.
در این میان كتاب «تركان باستان» را میتوان حلقة مفقودة تاریخ آسیا دانست. نخستین كتاب مستقلی كه به تاریخ تركان از سدة ششم تا نهم میلادی یعنی دورة تشكیل دولت نیرومند آنان، پرداخته و مسائل پیرامون آن را بطرزی قابل قبول توضیح داده است. نویسنده از طرف مادر، تبار ترك دارد و اگر تحصیلات دانشگاهی، فعالیتهای باستانشناسی و آشنایی به زبان فارسی و عربی را نیز به تیزبینی و استقلال رأی او بیفزاییم، نتیجة كار میتواند اثری در خور توجه باشد. نویسنده همچنانكه در زندگینامهاش آمده، مانند برخی تاریخنگاران شوروی، بیانگر دیدگاه تاریخی حكومت نیست. او نظركردة حكومت نیز نیست و از این روی نیز نظراتش از استقلال بیشتری برخوردار است.
آشنایی با نویسنده:
چه باید گفت دربارة كسی كه مادرش آنا آخماتووا باشد و پدرش نیكلای گومیلف؟ مادر شاعره ای چنان پرآوازه و پدر ادیبی چنان فرهیخته، هر دو ستارگانی درخشان در سپهر شعر و ادب سرزمین تزارها.
آناآخماتووا از تبار تاتارهایی است كه نسلشان به چنگیزخان میرسد. جد مادری او «احمد» از تاتارهای مسلمان بود و از این روی نام خانوادگی آنان «احمدووا» یا «آخماتووا» میباشد. او یكی از بنیانگذاران مكتب شعری آكمه ئیسم (اوجگرایی) است.
لئو نیكلایوویچ گومیلف در اول اكتبر 1912 در ایالت «تسارسكویه سلو» روسیه زاده شد. در مدرسه همواه به عنوان «كلاغ سفید» مورد تحقیر قرار میگرفت. 9 ساله بود كه پدرش به جرم ضد انقلاب بودن، تیرباران شد. مادرش نیز با حكومت شوروی و بویژه استالین سر ناسازگاری داشت و آنچه كه بدنبال آمد، تبعید و زندان و آزار بود. لئو از 15 سالگی بارها به زندان افتاد و تبعید شد. حكایت این مادر وفرزند دردمند و آن آزادگی كه هر دو را به هم پیوند میداد، حكایت جالبی است.
دستگیری پیدرپی لئو و زندانی و تبعید در اردوگاههای كار اجباری نیكلای پونین (شوهر دوم آنا آخماتووا) در شعر آنا به نام سوگواره، كه مرثیهای است برای زندگان، به خوبی ترسیم شده است. سوگواره حاصل ساعتها انتظار او پشت در زندان لنینگراد به نام كرستی یا صلیبها است. انتظار برای ملاقات با فرزند و شنیدن خبر سلامتیاش. هر چند او هرگز بازداشت نشد و به زندان نیفتاد اما در عوض پسرش لئو گومیلف مانند گروگانی در دست حكومت، بارها به زندان افتاد و وقتی برای سومین بار بازداشت شد آنا كه جان تنها فرزندش را در خطر میدید، در ۱۹۵۰ مجموعهای انتشار داد به نام درود بر صلح. این مجموعه كه شامل پانزده قطعه شعر در مدح استالین است، در مجله آگانیوك چاپ شد.
با وجود همة اینها لئو با تلاش زیاد به تحصیلات خود ادامه داد و برای اكتشافات باستانشناسی به آسیای مركزی فرستاده شد. در آنجا زبان فارسی و خواندن و نوشتن عربی را آموخت. در طی سالیان طولانی او با پشتكاری عجیب همراه با باستانشناسان شهیر روسی، در حفاریهای مختلف شركت و همة مقدمات لازم برای نوشتن آثاری پربار را آماده كرد ولی نظام شوروی استالینی هنوز درهای زیادی را بر او و مادرش بسته بود. او در بین سالهای 1933 تا 1949 بارها به زندان افتاد. مادرش چون خبر دستگیری او را شنید، یادداشتهای نثر خود را سوزاند.
با مرگ ژوزف استالین در ۵ مارس ۱۹۵۳، انتظار باز شدن فضای سیاسی فرهنگی در شوروی میرفت و سرانجام در ماه مه ۱۹۵۶ با نطق معروف نیكیتا خروشچف در كنگرة بیستم حزب كمونیست شوروی، فضای سیاسی فرهنگی این كشور بهطور نسبی باز شد. چند ماه پس از این نطق،لئو گومیلف از زندان آزاد شد و به مطالعات قومشناسیاش پرداخت و فضای كاری برای آخماتووا هم مناسبتر از پیش شد. از سال 1959 آثار گومیلف اگرچه با تیراژ اندك، منتشر شد. اگرچه گاهی نیز آثارش ممنوع میشد ولی او بازهم دست از كار برنمیداشت. لئو گومیلف در 15 ژوئن 1992 در سن پترزبورگ درگذشت.
گومیلف یكی از ستونهای علم قوم شناسی در جهان است. همچنین با شرایطی میتوان او را یك مورّخ نیز نامید. مهمترین كتابهای او كه هركدام در رشتة مورد نظر به عنوان یك مرجع هستند، عبارتند از: تاریخ هون (1960). كشف خزرستان (1966). تركان باستان (1967). در جستجوی سرزمین خیالی (1970). هون و چین (1974). قوم زایی و زیست كرة زمین (1979). روسیة باستان و صحرای بزرگ (1989). یك پایان و شروع جدید (1989). از روسیه به روسیه (1992). و ... تاكنون تنها كتاب «كشف خزرستان» او با ترجمة آقای ایرج كابلی در سال 1382 توسط انتشارات آگه در تهران چاپ شده است.
فهرست مندرجات كتاب:
بخش اول : امپراتوری بزرگ ترك
فصل اول: سرآغاز (سالهای 420 تا 546 م)
تحولات در حوزة رود زرد
ژوژانها و تئلئوتها
خاننشین ژوژان
فصل دوم: نیاكان
جنگ میان ژوژانها و امپراتوری وئی
كشمكشها در ژوژان
تبار گرگ ماده
فصل سوم: تشكیل دولت بزرگ خانوادة آشینا: (581-545م)
آغاز تاریخ تركان باستان (توركیوتها)
فروپاشی ژوژان
جنگ در شرق
جنگ در غرب
آوارها در سواحل دریای سیاه
اضمحلال هپتالها
فصل چهارم: جاده ابریشم
تجارت كاروانی
مانیاخ سغدی
تقسیم میراث هپتال
جنگ با بیزانس
چین و راههای كاروانی
فصل پنجم: در داخل خاقانات
حكومت و مردم
ساختار خویشاوند- منطقه
اردو
طایفه
مرحلة رشد
فصل ششم: توركیوتها در خانههایشان
شغل نظامی
شغلهای غیرنظامی
مكانهای زندگی
وضعیت زنان
فصل هفتم: دین توركیوتها
فصل هشتم : نظرات و تردیدها
كسب برائت برای كتاب
روش گردآوری مدارك
روش تحقیق منابع
اصول بكارگیری منابع
متد امور عمومی
كوششهای اكتشافی
مباحثه پیرامون ایل
فصل نهم: اغتشاش بزرگ (593-581)
شركت كنندگان
كشمكش خاندانی
جنگ در غرب
جنگ با چین
نفاق
شكوه ساختار خویشاوند – منطقه
فاجعة پایكند
پشت پرده
فصل دهم: حمله به ایران
در آستانه جنگ
توان و ناتوانی ایران
بیزانس در مقابل ایران
جنگ در قفقاز
حملة توركیوتها
نبرد
پایان جنگ
پاسخ
فصل یازدهم : آشینا و سویی
وحدت حكومت خاقانی
اختلاف برپا شد
آغاز جنگ
بوگیوخان
تحقیر خاقانها
عظمت سویی
فصل دوازدهم: حكومت خاقانات غرب
قلب دولت
توركیوتها و تركها
در ترتیب حكومت سغد
حاكمیت دولو. چولوخان تامان
پیروزی نوشیبیها.شئگیوخان
حاكمیت نوشیبی. تون جابقوخان
ساختار تشكیلاتی اوردا
در اردوگاه خاقان
فصل سیزدهم: پیدایش امپراتوری تان
خاندان سویی و توركیوتها
یاندی
شیبیرخان
لیشیمین
خائنان
تغییر و جابجایی ادوار
چین و صحرا در دورة خاندان تان
فصل چهاردهم: خاقانات شرق
چولوخان
اویغورها
دو بلوك
یورش
كودتا در چین
انعقاد پیمان صلح
فصل پانزدهم: جنگ جهانی در سدة هفتم
حمله به قفقاز
صلح ناخوشایند
تن به تن
فلاكت
آخرین جنگ با چین
آهنگ زمانه
نیروی شفقت
فصل شانزدهم: 10 تیر
جنگ داخلی
10 تیر
ناراضیان
انقلاب
كوشش برای احیاء
آسایش
فصل هفدهم: خاقان تابقاج
یك گام به پس
خاقان تابقاج
سرنوشت توگون
پایان گائوچان
مجازات سیانتوها
جئبیخان
شجاعت كُره
حملة شن به «دیار غرب»
مرگ تایتسیان
فصل هیجدهم: فرجام توركیوتها
دگرگونی در حكومت خاقانات غربی
ایشباراخان
كشته شدن ماهوی سوری
واپسین نبرد
دستاورد پیروزی
بخش دوم: گؤگ تركها و اویغورها یا دورة دوم حكومت خاقان
فصل نوزدهم: كشمكشها در حكومت غربی خاقان و گسترش تبت
تبت باستان
جنگ برای توگون
فرجام توركیوتها
جنگ بر سر «دیار غرب»
دگرگونی در تبت
فصل بیستم: دگرگونی در مردم
در كوههای آلتای
در دشتهای شمالی
در سواحل هوانگهو
فصل بیست و یكم: عصیان قولتوق
برای چه؟
عصیان مردم
عصیان گسترش می یابد
در غرب
ملكه «او»
تركها و اویغورها
برنامه
فصل بیست و دوم: حكومت احیاء شدة خاقان
اهداف
در شرق
در غرب
توضیحات
توركیشها
ضد حمله
بلوك بندی
ضربۀ اول
دومین ضربه
سومین ضربه
تهاجم اعراب
در چین
تكامل ساختار نظامی
فصل بیست و سوم: فلاكت
بازگشت
گول تكین
تردید
تونیوتوق
نتایج پیروزی
بیلگه خان
صلح
اویغورها در جنوب
مرگ خاقان
فصل بیست و چهارم: گؤگ تركها دربارة خود
یادبود گول تكین
متون اورخون، دورۀ ترتیب و انتشار آنها
سَبك
كتیبهها به عنوان منابع
جنگ
ایدئولوژی
تاریخ
جغرافی
ادبیات شفاهی
فصل بیست و پنجم: تبتی ها و توركیش ها
تبتی ها راهی غرب می شوند
تبت غربی
كشور كوهستانی
سیستم فئودالی امپراتوری
قارا توركیشها
جنگ چین – تبت
تبت و هندوستان
فصل بیست و ششم: خاقانات و امپراتوری
كوشش بیش از حد
تركها
گیدانها
دیار غرب
قارلوقها
فصل بیست وهفتم: تشكیل حكومت اویغور
اویغورها
جنگ داخلی
مسئله مرزها و حل آنها
اویغورها و همسایگان آنها
تغییر اعتقاد
ترقی آغاز شده
فصل بیست وهشتم: عصیان آن لوشان
چین بزرگ
در نزدیكی سرحدات
تحقیر چین
تبتی ها عازم شرق هستند
سرنوشت قهرمان
منظره تاریخی
فصل بیست ونهم: تبت در سدة هشتم
جنگ سالهای 767 تا 781 م
اویغورستان
بروز جنگ
مرحلة شدت جنگ
جنگ در شمال
جنگ در شرق و غرب
پایان جنگ
مقاولة صلح میان چین و تبت در سال 821
بون و بودیسم
فصل سی ام: اویغورستان در سده های هشتم و نهم
قواعد جدید
مانویت و اویغورها
نابودی خاقانات اویغور
نتیجه
سابقة انتشار كتاب:
كتاب «تركان باستان» یا با عنوان اصلی آن Древние тюрки در سال 1967 توسط انتشارات نایكا در مسكو منتشر شده است. این كتاب در سال 1993 به دوران ریاست جمهوری ابوالفضل ایلچی بیگ با ترجمة تركی آذربایجانی از ولایت قلیف و ولی حبیب اوغلو و با الفبای كریل توسط انتشارات گنجلیك در باكو منتشر شده است. در نتیجة مقابله با متن اصلی كتاب مشخص شد كه این ترجمه بسیار مغشوش و ناقص می باشد. دلیل بارز این اغتشاش و نقصان حذف حدود 1800 مورد از پاورقیهای و ارجاعات باارزش كتاب اصلی است كه بطور قطع از ارج این ترجمه می كاهد.
ترجمة تركی استانبولی كتاب تركان باستان توسط دكتر احسن باتور به سال 20۰7 در تركیه منتشر شده كه چون این كتاب در دسترس نبود، امكان اظهار نظر دربارة آن ممكن نشد. متأسفانه این كتاب ارزشمند كه به نوعی شناسنامة تاریخ تركان است، به زبان فارسی ترجمه نشده و جای آن در میان منابع تاریخی فارسی خالی می باشد.
آشیقها و نقش آنها در ادبیات ترك
+0 به یه نحسین مسلمی
این مقاله را چند سال پیش برای مراسم بزرگداشت شصت سالگی آشیق حسن اسكندری نوشتم و ارسال كردم. آشیقی كه هرگز او را ندیده ام ولی می دانم عاشق است عاشق یك ملت عاشق
به طور كلی ادبیات را می توان به دو شاخه تقسیم كرد: ادبیات مكتوب یا كلاسیك و ادبیات مردمی (عامیانه) یا فولكلور. ادبیات كلاسیك، حاصل ذوق افراد تحصیل كرده ای است كه با سرودن شعر، نوشتن رمان یا كتابت حول محوریت موضوعی كه بدان فرهیخته بوده اند، ظهور كرده است و ادبیات مردمی، هنر، ذوق و استعداد خلاق توده های محروم و بی نصیبی را نشان می دهد كه گاهی مرزهای ادعایی تحصیل كردگان را نیز در استفاده های بجا و هنرمندانه از جادوی ادبیات درمی نوردند.
ادبیات كلاسیك ماندگاری خود را در نوشتن جسته است و شاید اگر نوشتن نبود ما هرگز، بسیاری از شاهكارهای ادبیات جهان را به عنوان میراثی گرانبها از خرد متعالی بشر، در گنجینه علوم، ادبیات و هنر نداشتیم. برعكس، ادبیات مردمی ماندگاری خود را به بركت نزدیكی غیر قابل انكارش با آلام و آرزوهای عامه مردم و از دل مردم سخن گفتن، به مصداق جانا سخن از زبان ما می گویی، در قلوب مردم جسته و به شفاهی ماندن بسنده كرده است كه البته ادبیات شفاهی، در دنیای امروز با این همه همهمه و دل مشغولی، نمی تواند وجود خارجی داشته باشد .با این حال ادبیات مردمی ترك، در حافظه تاریخی این میدان شاید بی رقیب ترین باشد.
ادبیات كلاسیك، غالباً سیلانی تاریخی از سمت و سوی طبقات مرفه و برخوردار از زر و زور و تزویر به سمت طبقات نا برخوردار و دست پایین جامعه دارد. بالعكس، ادبیات مردمی چنانكه از نام با مسمایش پیداست از طبقات كم بهره یا بی بهره از هرگونه موهبتی غیر از ذوق و استعداد و شرف و انسانیت، به وادی مباحثات متخصصان ادبیات روی آورده است كه البته به جرات میتوان گفت كه این آخری در كشور ما حد اقل در مورد ادبیات فارسی فرصت اتفاق افتادن پیدا نكرد یا اینكه به بیان استاد دكتر باستانی پاریزی چیزی برای مطرح شدن پیدا نشد و وزارت معارف زمان پهلوی از جستار در مورد فرهنگ و ادبیات عامه دست كشید1.
ادبیات كلاسیك در جوامع توسعه نیافته، یك خصیصه دیگر هم دارد و آن اینكه اكثر پدیدآورندگان آن خواسته یا ناخواسته در دامان قدرتهای زمانه فروغلطیده اند و نان به نرخ روز خورده اند چیزی كه در ادبیات عامیانه كمتر یافت میشود، چرا كه ادبیات عامه به لحاظ عارضی نبودن، نقش خود را در میان یك ملت به خوبی بازی میكند و منتقد ذاتی دستگاههای قدرت میشود و از این منظر است كه می توان علت عدم راهیابی آن به مراكز عالی آموزشی را در جوامع توسعه نیافته، توجیه كرد.
اتفاق دیگری كه در ادبیات پیشرفته دنیا افتاده است و شاید خیلی از ما آنرا باور نداشته باشیم، نزدیكی خود به خودی ادبیات كلاسیك و ادبیات مردمی و تلفیق آنها در یكدیگر است. این امر مهم تنها به بركت دمكراسی و برخورداری یكسان تمامی افراد یك جامعه از امكانات آن جامعه و آگاهی و درایت روشنفكران آن جامعه، امكان وقوع یافته و بالطبع در این زمینه نیز كشورهای توسعه نیافته، با افكار و راهكارهای دگم و واپسگرای خود، باعث وقوع جنایات غیر قابل جبران فرهنگی شده اند تا حدی كه فرهیختگان دنیا در تنبیه و بیداری تمامی افرادی كه متوجه وقوع چنین جنایاتی نشده اند یا خود خواسته یا ناخواسته در روندی همگام با این جریان قرار گرفته اند از طریق یونسكو روزی را به عنوان روز جهانی زبان مادری اعلام كرده اند.
اگر پیش درآمد ادبیات كلاسیك ترك را تالیفاتی چون " قوتادغو بیلیك" و "دیوان لغات الترك" محصول قرون چهارم و پنجم قمری بدانیم و اشعار و نوشته های افرادی چون خواجه احمد یسوی، عزالدین حسن اوغلو، شاه اسماعیل صفوی، عمادالدین نسیمی شروانی و فضولی بغدادی و... را وارث این ادبیات قلمداد كنیم، چاره ای جز این نداریم كه به خود بقبولانیم كه نسیم گوشنواز رمانهای "یاشار كمال" و اشعار "ناظم حكمت" و دیگران بوده است كه ادبیان جهان را، به دیدن چهره امروزین گلستان ادب تركی فراخوانده است و نهایتاً دنیا، بزرگترین جایزه علمی ادبی خود را به میراث خوار این ادبیات" اورهان پاموك" داده است. اینها واقعیاتی است كه در دنیای دیروز و امروز چه ما بخواهیم و چه دیگران نخواهند، اتفاق افتاده است.
ادبیات مردمی یا شفاهی ترك، چون ادبیات سایر ملل و اقوام مقدم بر ادبیات كلاسیك است؛ و از قرن پانزدهم میلادی با مكتوب شدن "كتاب دده قورقود" است كه دنیا با این شاخه از ادبیات ترك آشنا میشود. به عقیده محققان2، پدید آورندگان این ادبیات بر اساس سنتهای قومی، اوزانها بوده اند. اوزانها خنیاگرانی مردمی بودند كه خلق ترك را با موسیقی، شعر، هنرپیشگی و نقالی سرگرم می كرده اند. دده قورقود نام ماندگار یكی از همین اوزانهاست كه داستانهایش توسط اوزان دیگری سالها بعد یعنی در قرن پانزده میلادی نوشته شده است.3 به تدریج در حدود قرن نهم هجری آشیق جای اوزان را می گیرد. آشیقها در اعتقاد عوام، كسانی بودند كه استعداد شاعری را در عالم رویا از یك پیر یا ولی دریافت كرده بودند و در پرتو كرامت و توجه آنها، طبع موزون یافته، بند از زبانشان گشوده شده و شعر بر زبانشان جاری گشته بود.4
آشیقها شعرهایشان را نمی نوشته اند بلكه در مناسبتهای مختلف، بدیهه سرایی كرده و سروده هایشان را با ساز و آواز همراهی می كرده اند. به همین دلیل شعر آشیقی و موسیقی از همدیگر جدایی ناپذیر گشته اند و با گذر زمان، از نظر فرم و محتوا دستخوش تغییرات شده و به آمال و آرزوهای خلقی كه حافظ این شعرها در سینه هایشان بوده اند آغشته شده اند.5
شاهكار بعدی این ادبیات "كوراوغلو" است. استاد دكتر رحیم رئیس نیا در كتاب با ارزش " كوراوغلو در افسانه و تاریخ" به خوبی از بیان تمامی نكات در این مورد بر آمده اند. فقط دو نقل قول را از همین كتاب صفحه 144 در توصیف كوراوغلو بیان می كنم یكی از زبان آراكل تبریزی مورخ ارمنی كه می گوید:" این همان كوراوغلوست كه نغمه های بیشماری را كه امروزه آشیقها می خوانند او سروده است..." و دیگری از زبان اولیا چلبی(1618-1682م) است از سیاحتنامه اش ، زمانی كه در سال 1658م همراه سلطان مراد چهارم بوده كه برای تنبیه جنبشهای دهقانی موسوم به جلالی ها در كنار دریاچه ایزنیق اردو زده بوده است و شاهد گردن زدن جلالی های بسیاری بوده كه در میان آنها شاعر ساززنی را به نزد سلطان می آورند. در آنحال چلبی به یاد كوراوغلو می افتد كه:" چوگور نواز عجیبی بود... دیگران نه مثل او می توانند چوگور بنوازند و نه شعرهایی به دل انگیزی شعرهای او توانند سرود." كوراوغلو علاوه بر به خدمت گرفتن شعر و هنر در راه اصلاح جامعه، با به دست گرفتن شمشیر در برابر ظلم و جور حاكمان به مبارزه و عصیان بر می خیزد و در اذهان توده های زجر كشیده و محروم به افسانه ای ماندگار تبدیل میشود. به گونه ای كه سینه های مردم، تا زمان حال نیز آن اشعار و موسیقی مردانه مستتر در آن را، آمیخته با تمامی وجودشان، حفظ می كنند. پدر بزرگ من دور از محیط متلاطم آذربایجان در جایی چون فریدن كه زادگاهش بود چنین اشعاری را از كوراوغلو به خاطر داشت:
مصطفی بگ امیر تكین
بارماقلاری دمیر تكین
یوغوراندا خمیر تكین
مرد اوغلی دور مصطفی بگ
قورد اوغلی دور مصطفی بگ
مصطفی بگ ششپر آتدی
داغلار گومبور گومبورلاتدی
قوشونو بیر بیره قاتدی
مرد اوغلی دور مصطفی بگ
قورد اوغلی دور مصطفی بگ
از میان دیگر شاعران شناخته شده ادبیات مردمی آشیقی، كه اشعارشان بیانگر دردها و تالمات توده ها و دارای مضامینی انتقاد آمیز از خودكامگی و لجام گسیختگی فئودالی و منعكس كننده آمال و آرزوهای خلق و فراخوانی انسانها به حق و عدالت است می توان به یونس امره(13و14م)، قایغوسوز آبدال(15م)، آشیق قربانی(16م)، قاراجا اوغلان(17م)، پیرسلطان آبدال(16م) و دادال اوغلو(18م) اشاره كرد كه دو نفر آخر قربانی صراحت لهجه و صداقت گفتارشان شدند. به ترتیب به نمونه هایی از اشعار این دو شاعر توجه كنید:6
پیرسلطان آبدال:
قویون بنی حق عشقینه یاناییم
دؤنن دؤنسون بن دؤنمرم یولومدان
یولدان دؤنوپ محروم مو قالاییم؟
دؤنن دؤنسون بن دؤنمرم یولومدان
قاضی لر مفتی لر فتوا یازارسا
ایشته كمند ایشته بوینوم آسارسا
ایشته خنجر ایشته باشیم كسرسه
دؤنن دؤنسون بن دؤنمرم یولومدان
دادال اوغلو
قالخدی كؤچ ائیله دی آوشار ائللری
آغیر آغیر گئدن، ائللر بیزیمدیر
عرب آتلار یاخین ائدر ائللری
یوجه داغدان آشان یوللار بیزیمدیر
بئلیمیزده قیلیجیمیز قیرمانی
داشی دلر میزراغیمین تمره نی
حاققیمیزدا دؤولت ائتمیش فرمانی
فرمان پادیشاهین داغلار بیزیمدیر
دادال اوغلو یارین قووقا قورولور
اؤتر توفك داولومبازلار وورولور
نئچه قوچ ییگیتلر یئره ساریلیر
اؤلن اؤلور قالان ساغلار بیزیمدیر
تعارض بین عرفان و مذهب در قرون 14 و 15 میلادی در قالب جریانهای صوفی گرایانه همچون نهضت حروفیه به میدان آمد و حربه ای برای مقابله با امپراتوریهای آن زمان و باعث ایجاد قیامهای مختلف در آسیای غربی گردید. جالب اینكه برعكس منادیان عرفان و صوفیگری در ادبیات فارسی كه به انزوا و انقیاد منتهی می شد در ادبیات ترك در جهت تمایلات اصلاح طلبانه اجتماعی و مرتبط با جامعه سیر نمود و نهایتاً باعث روی كار آمدن حكومت صوفیانه صفوی در ایران گردید. شورش بابا اسحاق (قرن 12م) اولین شورش ارباب طریقت در عثمانی است كه با تبلیغ شیعی گری و عقاید شیخیه همراه است. پس از او شیخ بدرالدین محمود سماوی و مریدانش بؤركلوجه مصطفی و تورلاق كمال (قرن 15م) راه او را ادامه دادند. شیخ بدرالدین توسط شاهزادگان عثمانی پس از مناظره با یك هیات علمی به دار آویخته شد. آثار وی مخالف شرع و در نقض بهشت و جهنم و عدم قبول حشر جسمانی است. آثار شعرای مردمی مثل قایغوسوز آبدال(15م) و پیرسلطان آبدال(16م) كه اشعارشان نماینده نهضت های علوی – بكتاشی و به صورت بدعت عكس العملی در برابر عقاید رایج سنی به شمار می رفت، از عوامل مهم اوج گیری قیامهای علوی، مقارن تاسیس سلسله صفوی از جمله شورش شاه قلی و شورش تورحالی جلال محسوب گشته اند. شعر عامیانه بومی، به دلیل تماس تنگاتنگ با عامه و زمینه مردمی آن از قدیم الایام، خصوصاً در قالب حماسی آن، با دیدی واقع بینانه صریح ترین و صادقانه ترین آثار در این زمینه است( اشعار یونس امره(14م)، قاراجا اوغلان(17م)، دادال اوغلو(18م) و دیگران)7 .
از میان شاعران مطرح ادبیات ترك ، شاه اسماعیل(فوت1534م) را می توان شاعر دو گروه عنوان كرد كه هم در حیطه شعر كلاسیك قلمفرسایی كرده و هم به دلیل داشتن شخصیتی ممتاز و بی بدیل با سرودن اشعاری كه می توان آنها را از نظر ساختار هئجایی آن، در زمره شعر آشیقی دانست، او را در زمره آشیقان نیز به حساب آورد. این شخصیت اثرگذار، با تاثیری كه در قلوب قبایل قزلباش داشت، دستمایه به وجود آمدن افسانه ها و اشعاری گردید كه تا زمان حال نیز با عنوان " شاه اسماعیل و شاه صنم" سینه به سینه گشت و از زبان مردم و آشیقها جاری شد. خود او در دیوان اشعارش می گوید:
غازی لرالله الله دین
غازی لر دییه ن شاه منم
قارشی گلین سجده قیلین
غازی لر دییه ن شاه منم
اوچماقدا طوطی قوشیام
آغیر لشكرلر باشیام
من صوفیلر یولداشیام
غازی لر دییه ن شاه منم
نرده اكرسن بیترم
هاردا چاغیرسان یئترم
صوفیلر اكین دوتارام
غازی لر دییه ن شاه منم
از زندگی خیل آشیقهای آذربایجان و آناتولی به عنوان آفرینندگان ادبیات فولكلوریك به غیر از این چند مورد، اطلاعات دقیقی در دست نیست.8 زیرا برخلاف شاعران سخن به مزد آنها را به تذكره ها و تاریخهای رسمی و حتی در قلمرو كتابت راهی نبوده است. اما از نظر وفور این ادبیات، می توان به نمونه های زیادی از اشعار و روایت ها در تقریباً تمامی دنیای ترك اشاره كرد كه هركدام حاوی شادیها، غمها، حسرتها و ستاینده صفات ممدوحه انسانی و بیزاری جوینده از پستی ها و ناجوانمردیها است. این نمونه ها گاهی امضای آشیقی مثل آشیق علسگر، توفارقانلی آشیق عباس، آشیق غریب و... را یدك می كشند و گاهی هیچ اثری و امضایی از سراینده خود ندارند. خصوصیت مشتركی كه در تمامی این سروده ها و روایت ها برجستگی پیدا كرده و در نگاه اول هر محقق برداشت میشود، مردمی بودن تمامی آنهاست: هیچ كدامشان سنگ هیچ صاحب قدرتی را به سینه نمی زنند، هیچ كدامشان مردمشان را به بهای مقامی، منصبی یا مالی نمی فروشند یا به زبانی دیگر معامله نمی كنند. شاعر و آشیق كسی نیست جز همان مردم و از آنها تمایز ناپذیر است. در سرتاسر این ادبیات، انسانیت موج میزند و این چنین است كه می شود به این فولكلور و پدید آورندگانش و مخاطبانش عشق ورزید:
بیر گون گلدیم سنله سؤزوم باشلییام
دئییم بافالارین بیچیب داشلییام
یاریم دئدی من ده كمان قاشلییام
ساری گونئی، گؤردوم كمان قاشینی
درده دوشوب، آتدیم اؤزگه داشینی
سالها پیش شعری خطاب به آشیقی خیالی سروده بودم، بی مناسبت نیست آن آشیق را آقای اسكندری بدانم و شعرم را به ایشان و در بزرگداشت مقام آشیق به عنوان نماینده تمام ملتهای ترك از ازل تا ابد، تقدیم بدارم، چون باور دارم آشیق زبان گویای ملتش است كه ضمن احترام به سایر ملتها و با زبان شعر و موسیقی كه زبان عشق ورزی و مسالمت جویی است، حرفهای نگفته ملتش را خواهد زد و در این میان هرگز و به هیچ بهایی ملتش را نخواهد فروخت.
داغ اولگینان آشیق!
شكر سؤزلو آشیق! نییه چالمیرسان!
گؤتورمیسن سازین، غووغا سالمیرسان
دونیانین اوزونو، داها آلمیرسان
سازلاندیر سازی یی، آلیشدیر، یاندیر
سؤزویو، حقی یی، كورسیا میندیر
شیرین سؤزلو آشیق! چالگینان سازین
قیبله یه قارشی دور، قیلسن نامازین
سازلاریندا یئرله، گیزله تن رازین
رازی بیلن اولسا، سنینله آغلار
یولونو دا بولوب، بئلینی باغلار
شكر سؤزلو آشیق! منیم لن اوخا
وارلیغا ساری گل، دولانما یوخا
گول سن بوستانلاردا، گول گرك قوخا
گونئیلر یئلی تك، اسسن گونشده
سوسوز سونبوللاری قویما عطشده
شیرین سؤزلو آشیق! صحبتی باشلا
دوداغلاری گولدور، گؤزلری یاشلا
یئنیدن چیچك بیچ، اسكی سین داشلا
تویلانا تویلانا بوغاناق گلیر
داغیناق دا گلمیر، ییغیناق گلیر
شكر سؤزلو آشیق! بولسان بیر چارا
او شیرین سؤزلرین دئشیر قطارا
بو یانار گؤینومو، ائیله مه یارا
آیاقدا داش اولما، سنی دؤگسونلر
اؤنلرینده داغ اول، سنه چؤكسونلر
شیرین سؤزلو آشیق! سؤیله شكرین
ائللرده، قالاجاق سنین اثرین
آغیردیر قئیمتده،تؤكولن ترین
قیلیج گلسه اله، بیر باشار اولور
سؤیله گیلن قلملر یاشار اولور
شكر سؤزلو آشیق! داها بكله مه
آیریسی سازینا، چؤگور كؤكله مه
دوشمنین سؤزونه، پغر اوكله مه
دامچی دامچی سویوم آزالیب قالیب
خزان رحم ائیله میب بوستانیم تالیب
آشیق! ائل سؤزونو اوزاتا بیلمز
سؤزلرین دئمه میش ده، یاتا بیلمز
یار یاری گؤرمه سه، ناز ساتا بیلمز
قوی سنین رقیبین كؤپسون داغیلسین
سئوگیلین آدی، دونیایا یاییلسین
(گلپایگان/قیش1377)
پاورقی:
1- دكتر باستانی پاریزی در یكی از كتابهای هفت عنوانی اش (اژدهای هفت سر، خاتون هفت قلعه و...) به این قضیه اشاره دارد كه وزارت معارف آنزمان یك نفر را مامور جمع آوری ترانه های مردمی كرد، آن فرد تعدادی ترانه جمع كرد و سپس خود شروع به سرودن ترانه نمود و آنها را به عنوان ترانه های مردمی به وزارت فرهنگ فروخت كه البته اسرارش فاش و ادامه این كار متوقف شد! ضمن آن به ادبیات عامیانه در دانشگاهها ارزشی درخور داده نشد. به نظر اینجانب این قبیل موارد بهانه جویی هایی بوده است واهی تا با ادعای ضعف ادبیات عامیانه فارسی زبان منتقد حاكمیت بریده شود و این بخش از ادبیات به حوزه های تفكر و محیطهای علمی داخل نشود.
2- رحیم رئیس نیا در "كوراوغلو در افسانه و تاریخ".
3- رئوف موتلوآی در "اطلاعات ادبیات عامیانه ترك در صد سوال"
4- رحیم رئیس نیا در "كوراوغلو در افسانه و تاریخ".
5- "ادبیات شفاهی خلق آذربایجان"، ص 158-159.
6- رحیم رئیس نیا در "كوراوغلو در افسانه و تاریخ".
7- "عصیان طلبی در ادبیات ترك"، طغرل آتابای، نشریه امید زنجان، شماره309
8- همان.اهمیت و ویژگیهای اساطیر ترك و تفاوتهای آن با سایر اساطیر
+0 به یه نویژگیهای اساطیر ترك
تاریخ
اساطیر ترك و وسعت جغرافیایی آن بسیار گسترده است. منابع تاریخی قبل از
میلاد در خصوص نژاد ترك و فرهنگ آنها شامل اطلاعاتی در زمینه اساطیر ترك
است. اطلاعات قدیمی در خصوص اساطیر ترك در سلسلههای چین،گوك ترك و منابع
دوره ساسانی قابل مشاهده است. در نتیجهی مهاجرتهای گسترده قرن چهارم
اطلاعاتی در منابع لاتین و بیزانس در خصوص اساطیر ترك به چشم میخورد. به
طور حتم منابع اساطیر ترك و رد پای آن در مناطق وسیع جغرافیایی وجود دارد.
در اساطیر ترك، اسطورههای دلاوری از جایگاه ویژهای برخوردارند.
قهرمانهای نجاتبخش در اساطیر در طی زمان انعكاس پیدا كرده است.
ویژگیهایی كه باعث تمایز اساطیر تركی از دیگر اساطیر میشود را میتوان به
ترتیب زیر طبقهبندی كرد:
۱- شرایط روانشناختی تركها و نگاه آنها به دنیا متفاوت است.
۲-
اساطیر تركها بر خلاف اساطیر مصر، یونان و هند بر پایه باور به خدایان
استوار نیست(تفاوت مهم اساطیر تركی با اساطیر مصری، یونانی و هندی در نبود
باور به خدایان است.)
۳- در اساطیر تركی توجه بیشتری به اساطیر عدالتمحور و نجاتبخش است.
۴- متون اساطیری ترك آشفته است و از باورهای شمنی نیز در عمل در آنها دیده میشود.
متون و افسانههای اساطیری
«اُ. اوغوز»، بر اساس چگونگی اوصاف در افسانهها چنین میگوید:
از
تعاریف و توصیفات این طور استنباط میشود كه افسانهها در زبان تركی تحت
نوعی بیان ابتدایی و عامه زایشی بر پایه حقیقت و یا نوعی تخیل خارقالعاده و
ماجراهای قهرمانهای اسطورهای در اشعار و ترانهها شكل میگیرد كه غالبا
با همراهیسازی بیان میشود كه از زبان شاعری فراموش شده و یا ناشناس است
كه البته شاعر در درون اثر از لحاظ حسی و یا كاركردی حضوری ندارد و به شكل
یك «اثر ادبی» در مقابل ما قرار میگیرد. افسانهها به عنوان متون اساطیری
پذیرفته شده است. خصوصا با توجه به مراحل و شرایط شكلگیری، افسانههای
تركی از لحاظ عناصر اساطیری در افسانهها جایگاه ویژهای دارند.
اُ. اوغوز مراحل و شرایط شكلگیری یك افسانه را تحت ۵ عنوان اساسی بیان میكند:
۱- اول اینكه جامعهای كه افسانه خلق میكند میبایستی دورهای تحت عنوان «عصر افسانه» را زیسته و تجربه كرده باشد.
این
دوره در تركی و از لحاظ تاثیر به سزای آن در عناصر اساطیری تحت تاثیر
فرهنگ سرزمینهای استپی نوعی قهرمان سازی است كه به زندگی اجتماع آن دوره
جهت داده است. حوادث خارقالعاده كه نشات گرفته از اسطورهها میباشد با
مرور زمان جایگاه قدیم خود را از دست میدهد و به جای قهرمانها تحت تاثیر
ارزشها و نقشهای اجتماع جدید قرار گرفته و به مرور دوران افسانهها رو به
افول رفته و جای خود را به دورانی تحت عنوان «عصر داستان» داده است.
بر
اساس پژوهشهای انجام شده اساطیری تركی از خدایی واحد (تك خدایی) به سمت
چندخدایی (تكثر خدایان) پیش رفته است. تركها در اساطیر جوامعی كه در طول
تاریخ دبا آنها در ارتباط بودهاند نقش مهمی ایفا كردها ند. این موضوع در
شكلگیری باورهای پذیرفته آنها تاثیر گذار بوده است. در راس این باورها،
آیین زرتشتی، مانویسم و بودیسم قرار میگیرد.
۲- اجتماعی كه افسانه
خلق میكند میبایست دارای سنت شفاهی باشد. عناصر فرهنگی و آثار ادبی از
نسلی به نسل دیگر با سنت شفاهی قدرتمندی انتقال پیدا میكند و شكلگیری
افسانه را فراهم میكند.
۳- برای شكلگیری یك افسانه حادثهای
هستهای نیاز است كه موجب پیدایش الهام باشد، كه این حادثه اجتماع را عمیقا
تحت تاثیر قرار دهد و پس از خیالپردازیها در اجتماع توجه برانگیزد و بر
اساس سنت شفاهی گسترش و غنا یابد.
۴- این حادثه توسط «شاعر» به
متنی ادبی تبدیل شود. این متن از شاعری به شاعر دیگر، از نسلی به نسل دیگر
انتقال یافته و در سنت شفاهی پویا و زنده میماند.
۵- این متن
میبایست قبل از پایان عصر افسانه در سنت شفاهی زنده مانده و ماندگار شود.
در جوامعی كه عصر افسانهها به پایان میرسد، ماندگاری با تبدیل به نوشته و
متن ادامه مییابد و در زمانهای جاری به عنوان اثر ماندگار باقی میماند.
«م. ف. كوپرولو»، افسانههای تركی را هم از لحاظ جغرافیایی و هم تاریخی و هم قومی طبقه بندی كرده است.
طبقه بندی كه كوپرولو از لحاظ جغرافیایی انجام داده است متون مهمی از اساطیر تركی را در بر میگیرد:
۱-
آثار به دست آمده از «آلتای ینی سوی» در منطقهی تركهای شمنیسم، كه از
بخشهای كهن اساطیر ملی است، ماهیت اساطیری و خالقگونه آنها كه به اساطیر
مربوط به پیدایش جهان اشاره دارد.
۲- آثار به دست آمده در
سرزمینهای استپی ساكنین این مناطق از لحاظ مدنی بسیار پیشرفته بوده كه
شامل نژادهای قرقیز، قزاق و تركمن است كه به شدت تحت تاثیر آیین اسلام قرار
گرفتند. افسانههای ارزشمندی از قبیل "مَناس" و "كورسپر" ماهیت كهن
اساطیری خود را از دست داده و فقط تاریخ مناقب- [افسانه یا حكایت راجع به
شجاعت و دلاوری و هنر اشخاص بزرگ كه مورد افتخار و ستایش باشد]- ماهیت
یافته است.
۳- "مزرعه ـ راز ـ دریا"در این منطقه از ساكنین
اوغوزهای قدیمی و "تو-كی"ها به مانند قبایلی قدیمی همچون "كارلوك"ها عواملی
سیاسی باعث شد تا افسانههای تكه تكه مكتوب شود و به مرور از حافظهها پاك
شوند و این نیز حاصل تاریخ مناقب است.
افسانهها با توجه به
مفاهیمی كه در بر میگیرند متون اساطیری هستند. افسانهها اشخاص و حوادث
خارقالعاده را بیان میكنند. افسانهها به جهان، اولین انسان، نژادها،
ملیتها و نحوه شكلگیری و پیدایش آنها، تحول آنها و موضوعهای مربوط
میپردازند. همانند سایر افسانههای اساطیری در این افسانهها به طرح مشكلی
میپردازد. زبان و شیوه بیان افسانهها دارای ویژگیهای اساطیری
است.(افسانهها به شیوهای اسطورهای بیان میشوند.)
افسانهها
افسانه بوز تورك:
قدیمیترین افسانهی تركی شناخته شده است كه در میان بسیاری از اقوام ترك
شناخته میشود. افسانه به این میپردازد كه تركها توسط دشمنانشان از بین
رفته و فقط یك و یا دو فرزند آنها سالم میماند و گرگی از آنها باردار شده،
كه مردم ترك از نسل بچهی آن گرگ هستند.
افسانه ارگنه غون:
در این افسانه تركها كه مغلوب دشمنانشان شدهاند در حال انقراض هستند و
دو خانوادهای كه امكان فرار را پیدا میكنند در غاری به نام ارگنه غون به
مدت چهار صد سال اسكان مییابند. این افسانه به این میپردازد كه اینان با
افزایش نیروی خود موانع مسیر خود را برداشته و كوهی فولادین را ذوب میكنند
و از ارگنه غون خارج میشوند. آنها با نابود كردن دشمنان اجداد خود سلسله
«گوك تورك» را بنا میكنند. در این افسانه یكی از نكات مهم تاریخی كه به آن
اشاره میشود این است كه تركها از اولین اقوامی هستند كه به آهن و كاربرد
آن دست یافتند كه از این لحاظ حائز اهمیت است.
افسانه اوغوزخاقان:
در نوشتههای مربوط به قرن ۱۳ به افسانه اوغوزخاقان اشاره شده است كه در
خصوص اجداد اوغوز، ادبیات و فرهنگ آن دوره اطلاعات مهمی ارائه میدهد. این
افسانه در اسطورههای تركی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
افسانه مَناس: در این افسانه قرقیزی به درگیری و نبرد میان قرقیزهای مسلمان و بتپرستان میپردازد. این افسانه از ۴۰۰ هزار مصراع تشكیل شده است.
منبع: انسانشناسی و فرهنگ، ترجمه از تركی استانبولی: مژگان دولتآبادی
اولین نوشته هایی كه در آن كلمه «ترك» به عنوان نام ملت آمده است
+0 به یه ن
سنگ نوشته ها وآثار تاریخی منطقه اورخون:
كتیبه های اورخون، از دوران خاقانی«بیلگه خاقان» امپراطور گؤگ تورك ها باقی مانده است. این كتیبه ها از نظر مادی ومعنوی جزو آثار بسیار با ارزش تاریخ ترك هاست. در این سنگ نوشته ها برای اولین بار از كلمۀ ترك به عنوان نام ملت اسم برده شده است. این سنگ نوشته ها از هر نظر یك شاه اثر میباشد. تعداد سنگ نوشته های اورخون سیزده عدد میباشد. مشهورترین این سنگ نوشته ها متعلق به بیلگه خاقان، كول تگین وتونیوكوق میباشد. ده سنگ نوشته دیگر، شامل نام ومشخصات شخص وفات یافته و توضیحاتی در مورد فعالیتهایش وصفاتش در زمان حیات میباشد. این سنگ نوشته ها، در داخل مغولستان فعلی ودر جنوب دریاچه بایكال در منطقه اورخون قرار دارند. علاوه بر سنگ نوشته ها، اشیای بسیار با ارزش دیگری، همچون مجسمه ها، راه های سنگی، خانه های باستانی، كانال های آب ومجسمه های قوچ ولاك پشت موجود میباشد. اینجا یكی از مراكز مقدس ترك هاست.در بین مجسمه ها، مجسمه ای ازكول تگین موجود میباشد، كه وضعیت اولیه خود را به خوبی حفظ كرده است. مجسمه كول تگین، كاراكتر ومشخصات یك گؤگ ترك را نشان میدهد. این آثار به سال 1889میلادی آشكار شده است. طول سطرها 235 سانتی متر میباشد. بنای یادبود بیلگه خاقان یك كیلومتر با بنای یادبود كول تگین فاصله دارد. بیلگه خاقان برای یادبود تونیوكوق دو سنگ نوشته به یادگار گذاشته است كه یكی دارای 35 سطر ودیگری دارای27 سطر میباشد. در سنگ نوشته های كول تگین و بیلگه خاقان گاها جملاتی مشابه ذكر شده است. نوشته های روی سنگ نوشته كول تگین سخنان بیلگه خاقان است، ولی در سنگ نوشته خود بیلگه خاقان، وقایعی دیگری كه پس از مرگ كول تگین اتفاق افتاده، نیز نوشته شده است. اگر نوشته های دو سنگ نوشته كول تگین وبیلگه خاقان را با حروف وكتابت امروزی بنویسیم، حدود 35 صفحه از یك كتاب را پر میكند. در این قسمت گزیده هایی از سنگ نوشته های دو برادر را كه از زبان بیلگه خاقان قبل از مرگ دیكته شده است وبه مثابه وصیتی برای نسل آینده میباشد، را می آوریم:
سخنان بیلگه خاقان ( تركی باستان)
ترجمه فارسی در ختم بخش تركی
"من میلتین یاخشی واختیندا اونا خاقان اولمادیم…تورك میلتی نین، تورك حكومتی نین،آدی، سانی یوخ اولماسین دییه، گئجه یاتمادیم، گونوز اوتورمادیم، اولومونه چالیشدیم. آزمیلتی چوخ، آج میلتی توخ قیلدیم…یوخسول میلتی زنگین، دوستاق میلتی افندی قیلدیم»
من تانری كیمی گؤیده اولموش تورك بیلگه خاقان، بو چاغدا تختیمه اوتوردوم. سؤزلریمی سونونا قده ردینله، یاخشی ائشیت. بوتون كیچیك قارداشلاریم، قوهوملاریم، اوغوللاریم، بوتون سویوم، میلتیم، ساغداكی شادآپیت بگلر، سولداكی تاركانلار، بویروق بگلری، اوتوز تاتار، دوققوز اوغوز بگلری، سوزلریمی یاخشیجا ائشیدین، دقتله دینله یین.
دوغودا گون دوغوشونا، باتیدا گون باتیسینا، قوزئیده گئجه یاریسینا(سیبری) قده ر اولان یئرلر ایچینده یاشایان میلتلرمنه باغلیدیر. بونجا میلت، بونجا اؤلكه اوچون، قایدا قانون یاراتدیم. بو یئرلرده آرتیق پوزغونلوق یوخدور، قاریشیقلیق یوخدور. تورك خاقانی اؤتوكن اورمانیندا اتورارسا ائلده سیخینتی، اوزونتو اولمایاجاقدیر.
دوغودا «شان تونق»دوزنلیگینه قده ر اوردو یئریتدیم، دنیزه چاتماغیمیزا آز قالدی. گونئیده دوققوز ائرسینه قده ر اوردو یئریتدیم، تبته چاتماغیمیزا آز قالدی. باتیدا اینجی چایینی آشاراق دمیر قاپییا قده ر گئتدیم. قوزئیده ییرباییرقو لارین تورپاغینا اوردو یئریتدیم. بونجا یئرلره تورك آدینی، تورك شانینی چاتدیردیم! اؤتوكن اورمانیندا اؤزگه لریوخ، ائل توتولاجاق یئراوتوكن اورمانیدیر(جنگلیدیر).
بو یئرده اوتوروب چین ملتی ایله آرامی دوزلتدیم. آلتون، گوموش، ایپك،… بونجا شئیلری سخاوتله وئره ن چین ملتی نین سؤزو دادلی، قوماشی یوموشاق، یعنی ارمغانی جاذبه لیدیر. چینلی لر بو دادلی دیل و جاذیب ارمغانلارلا اوزاقداكی ملت لری اؤزلرینه طرف چكیرلر. یاخینا چكنده ن سونرادا فیتنه لرینی یایارلار. اوزاقداكی قوم لر چینلی لرین نئجه فسادچی اولدوقلارینی آنجاق او زامان آنلارلار.
ای تورك ملتی، دادلی سؤزلره و یوموشاق ارمغانلارا آلداندین و بیر چوخلاریمیز اؤلدو. یئنه یانیلیب و گونئیده كی چوقای اورمانینا، توقولتون دوزنلیگینه گئدیب یئرلشسن، ای تورك ملتی اؤله جكسن! اورالارا گئتدیگینیز زامان چینده ن گلن دوشمن آداملار آرانیزا سوخولار و سیزی آلدادیب دئیه رلر:«اونلار، اوزاقداكیلارا پیس، یاخینداكیلارا یاخشی هدیه لر وئریرلر». نئچه عوام آداملار بو سؤزلره آلدانیب اورالاراگئتدیلر و اؤلدولر. او یئرلره گئده رسن، ای تورك ملتی اؤله جكسن! اؤتوكنده قالیب اورالارا كاروان، قافله گؤنده رسن، سیخینتین اولماز. اؤتوكن اورمانیندا اوتورسان ابدی ایل توتاراق اوتوراجاقسان. توخ اولاجاقسان.
ای تورك ملتی، سن آج اولونجا توخلوق نه دیر بیلمزسن، فقط توخ اولونجادا آجلیق نه دیر دوشونمزسن! بئله اولدوغون ایچین سنی اوجالدان خاقانین سؤزونه باخمادین.اونون سؤزونو آلمادان یئرده ن یئره گئتدین. او یئرلرده توكندین. گئری قالانلارلا داها دا ضعیفله یه ره ك محو اولوردون…
تانری یار اولدوغو، اؤز طالعیم وار اولدوغو اوچون، من خاقان اولاراق تخته اوتوردوم.
تختیمه اوتورونجا ، آج، یوخسول، داغینیق میللتی توپلادیم. یوخسول میللتی زنگین (غنی) قیلدیم.آز میللتی چوخ قیلدیم.
سؤزومده یالان یانلیش وارمی؟ تورك بگلری، میللت، ائشیدین. تورك ملتی نین بیرلشیب ائل توتدوغونو، یانیلدیغی زامان اؤلدوغونو، بورایا ووردوم. (بو داشا یازدیم.) نه سوزوم وار ایسه بو ابدی داشا ووردوم. اونلاری گؤره ره ك، اوخویاراق، بیلین. تورك میللتی ، بگلر، تختینه باغلی، خاقانینا اطاعت ائده ن بگلراولاراق، یانیلاجاق سینیز می؟
من بو بنگو داشی یوندوردوم. تیكدیردیم. گؤزه ل بیر بارك یاپدیردیم. ایچینه چؤلونه گؤزه ل ناخیش ووردوردوم. كؤنلومده كی سؤزلری یازدیردیم.
چؤلده، اتاقدا، قوراق یئرده اولانلار دا بو بنگوداشی گؤرسون. یابانجیلار داها گؤروب بیلسین. اؤیرنسین.
اوستده ماوی گؤی، آلتدا اسمر یئر قالدیقدا، ایكیسی آراسیندا اینسان اوغلو یارادیلمیش. اینسان اوغوللارینی اداره ائتمك اوچون آتالاریم «بومین» خاقان، «ایستمی» خاقان تخته اوتورموشلار. تخته اوتورونجا تورك میللتی نین ائلینه، نسلینه صاحیب اولموش، ایشینی یولونا قویموشلار. او زامانلار دؤرت طرف دوشمن ایمیش. دؤرت طرفه اوردو یئریده ره ك بونجا میللتی اؤزلرینه باغلامیشلار. باشلییا باش اگدیرمیش (ایدیرمیش)، دیزلییه دیز چؤكدورموشلر.
خاقان آتالاریم بیلگه (عالم)ایمیش، ایگید ایمیش. وزیرلری ده عالیم ایمیش، ایگید ایمیش. بگلرده، میللتی ده دوغرو ایمیش.اونون ایچین ائلی قوروموشلار.ائلی قورویوب، نسیل یئتیشدیرمیشلر. گونو گلینجه اجل لریله اؤلموشلر. دؤرت طرفده ن چوخلو میللت یاسلی، گؤزو یاشلی اولاراق گلمیش. یاس توتموشلار،خاقانلارینا آغلامیشلار.
اونلاردان سونرا كیچیك قارداشلار خاقان اولموش.اوغوللاری خاقان اولموش. فقط داها سونرا كیچیك قارداش بؤیوك قارداش كیمی یارادیلمادیغی اوچون ، اوغلو آتاسی كیمی یارادیلمادیغی اوچون، نادان خاقانلار تخته اوتورموش. پیس خاقانلار گلمیش. بونلارین بویروق بگلری ده بیلیكسیز ایمیش. بگلر یالانچی اولونجا میللت ده اونلارا بنزه میش!
بو دورومدان چین میللتی یارارلانمیش. آچیق گؤز، سینسی چین میللتی قارداشی قارداشلا، میللتی بیر بیریله دوشمن ائتمیش. بو تله یه دوشه ن تورك میللتی نین ائل توتدوغو الده ن چیخمیش، باشینداكی خاقانینی ایتیرمیش. سویلو، شانلی اوغوللاری چین میللتینه قول، كؤله و گنج قیزلاری جارییه اولموش. بعضی تورك بگلری تورك آدینی بوراخیب چینجه آدلار آلماغا باشلامیشلار. چین خاقانینا بویون اگمیش لر.
تام اللی ایل، ایشلرینه گوجلرینه حكم وئره ن چین خاقانینا اطاعت ائتمیشلر.باشسیز قالان تورك میللتی بئله یانیب یاخیلیرمیش:
ائللی، اوبالی میللت ایدیم، ائلیم هانی؟ كیمه ائل قازانیرام؟ خاقانلی میللت ایدیم، خاقانیم هانی؟ هانسی خاقانین حكموایله دوروب اوتوراجاغام؟
بئله دئییب چین خاقانینا دوشمن اولموش. آمما،نسیل، دوزه ن(نظم) قورمایینجا یئنه تسلیم اولموش. چین خاقانی دا، اونا بونجا ایش آچان، تورك میللتینی یوخ ائده ییم، نسلینی كسیم دئیه چالیشیرمیش. تورك میللتی یوخ اولماغا دوغرو گئدیرمیش…
او زامان اوستده تورك تانریسی ، توركون اوغورلو یئر و سو ملك لری، تورك میللتی یوخ اولماسین دئیه، میللت اولسون دئیه، آتام «ائل ته ریش» خاقانی، آنام «ائل بیلگه» خاتونو گؤیون تپه سینده ن توتوب یوخاری قالدیرمیشلار. آتام خاقان اون یئددی ارله(ساواشچی) چؤله چیخمیش. بونو ائشیده ن شهرده كی توركلرده «دیشاری چیخیر» دئیه خبر آلینجا داغا چیخمیشلار. داغداكیلاردا اونلارا قوشولموش، توپلاشیب یئتمیش ار اولموشلار…
تانری گوج وئردیگی اوچون آتام خاقانین ارلری قورد كیمی ایمیش. اونلار اوچون دوشمن قویون كیمی ایمیش. آتام دوغویا، باتییا خبر سالیب ار توپلامیش. چوخالمیشلار و یئدی یوز ار اولموشلار. یئدی یوز ار اولوب، ائلسیزلشمیش، خاقانسیزلاشمیش میللتی، جارییه اولموش ، كؤله اولموش میللتی ، لیاقتینه زیان دگمیش میللتی، آتالارینین عادتینه اویغون، یئنیده ن دوزه نلمیش(نظم وئرمیش)، حركته كئچمیش، یئتیشدیرمیشلر…
آتام خاقان یئددی ایل سفر ائتمیش، ایگیرمی ساواش ائتمیش. تانری یار اولدوغو ایچین، باشلییا باش اگدیرمیش، دیزلییه دیز چؤكدورموش. ائلینه عادتینه صاحیب اولدوقدان سونرادا اوچماغا وارمیش (وفات ائتمیش).
آتام خاقان وفات ائده نده اؤزوم سكگیز یاشیمدا ایدیم. قانونا گؤره عمیم خاقان تختینه اوتوردو. عمیم خاقانلیق تختینه اوتورونجا تورك میللتینی داهادا گوجلندیردی. عمیم خاقان اولدوقدا اؤزوم الی بوش اولدوغوم اوچون، ایشیمی گوجومو اونا وئردیم. اونا یاردیم ائتدیم. تانری یار اولدوغو اوچون اون دؤرت یاشیندا تاردوش میللتینه «شاد» (باشچی)اولدوم. عمیم كاپقان خاقان ایله بیرلیكده ایگیرمی بئش سفر ائده ره ك، اون اوچ كه ره ساواشدیق. یانیلیب بیزه قارشی گله ن تورك قوملریله ده ساواشدیق و اونلاری دا تابع ائتدیك…
آرتیق، كیچیك قارداش، بؤیوك قارداشین و اوغوللار آتالارین یئرینی بیلیر اولدو. قول، قوللوغونو، جارییه، جارییه لیینی آنلادی!
تورك بگلری، میللت، ائشیدین،
اوستده گؤی باسماسا، آلتدا یئر ده لینمه سه ، تورك میللتی ، سنین ائلینی، سنین عادتینی كیم پوزا بیلیر؟!!
ای تورك میللتی ! تیتره و اؤزونه دؤن!
اطاعت ائتدیین زامان سنی یوكسلتمیش، اوجالتمیش اولان عاغیللی و ایگید خاقانینا آزاد و مستقل یوردوندا یانیلیب عصیان ائده ره ك، پیس ایش گؤردون. سیلاحلی اینسانلار هاردان گلدیلرده سنی داغیدیب گؤتوردولر. سونگولو اینسانلار هاردان گلدیلرده سنی سوروب آپاردیلار. گئتدیین یئرلرده خئیرین او اولدوكی قانین سو كیمی آخدی، سوموكلرین داغ كیمی ییغیلیب یاتدی…بیلمه دیین ایچین، یانیلیب پیسلیك ائتدیین ایچین، عمیم خاقان اؤلدو، روحو گؤیلره چكیلدی.
فقط تورك میللتینین آدی، سانی یوخ اولماسین دئیه، آتام خاقانی، آنام خاتونو یوكسلده ن تانری، ائل وئره ن تانری، یئنه تورك میللتینین آدی سانی یوخ اولماسین دئیه ، بو دفعه اؤزومو خاقان ائتدی.
من میللتین یاخشی واختیندا خاقان اولمادیم. آج یالاواج، چیرین چیپلاق، گوجسوز قالمیش، یوخسول بیر میللته خاقان اولدوم. كیچیك قارداشیم، كول تیكین ایله عهد ائتدیك، آتامیزین قازاندیغی میللت آدی، میللت سانی یوخ اولماسین دئیه ، تورك میللتی اوچون، گئجه یاتمادیم، گونوز اوتورمادیم. كیچیك قارداشیم كول تیكین ایله ، ایكی شاد ایله، اؤله سیه، بیله سیه چالشدیم. توپلانان میللتی اوتا سویا غرق ائتمه دیم. اؤزوم خاقان اوتوردوغومدا، سپه لنمیش حالدا اولان میللت، آغیر دوروم دا اولسادا یئنه بیرلشدی. میللتی یوكسلتمك اوچون اون ایكی ساواش ائتدیم. سونرا تانری كمكی ایله ، بختیم وار اولدوغو اوچون، خسته میللتی دیریلتدیم. آز میللتی چوخ، آج میللتی توخ ائتدیم. گئیمسیز میللتی گئییملی، یوخسول میللتی بگ ائتدیم. دؤرت یانداكی میللتلر منه تابع اولدولار. میللتین دوشمنلرینی یوخ ائتدیم. بونجا قایدا قانون یاراتدیقدان سونرا كیچیك قارداشیم كول تیكین ده اؤیله جه اوچماغا واردی…
آتام خاقان اوچماقا واردیقدا، كیچیك قارداشیم كول تكین یئدی یاشیندا ایدی. تانرینین اومای قده ر گؤزه ل و یاخشی یاراتمیش اولدوغو آنام خاتونون آرزوسو ایله، دولتین اونون خوشبختلیی نین رمزی اولاراق، كیچیك قارداشیم «كول تكین» آدینی آلدی. اون آلتی یاشیندا ایكن عمیم خاقانا ائلینی تؤره سینی بئله قازاندیردی:
آلتی چوب و سوغداكلارا قارشی سفر ائتدیك. اونلاری مغلوب ائتدیك.چینلی اونق توتوق اللی مین عسگرله گلدی. ساواشدیق. كول تكین یایلارلا فیرلادیب سالدیردی. اونق توتوقون سیلاحلی الینی توتدو. اونو سیلاحلی اولاراق گتیریب خاقانا تسلیم ائتدی. او اوردونو اوردا یوخ ائتدیك.
ایگیرمی بیر یاشیندا ایكن، چین ژئنرالی چاچاسنقون ایله ساواشدیق. سكسان مین(80000)عسگرله گلمیشدی. كول تكین اؤنجه تادیكین چورون، بوز آتینا مینیب سالدیردی. او آت اورادا اولدو. ایكینجی دفعه ایشبارایامتارین بوز آتینا مینیب دؤیوشدو.او آتدا اورادا اؤلدو. اوچونجو دفعه ییقه ن سیلیق بگین دورو (قیزیل) آتینا مینیب سالدیردی. دورو آتدا اوردا اولدو. دوشمن، كول تكینین زیرئهینه، سیلاحینا، كافتانینا یوزده ن چوخ اوخ ووردو، امما اوزونه، باشینا بیرینی دگدیره بیلمه دی. دوشمن اوردوسونو اورادا یوخ ائتدیك.
تورك میللتی، كول تكینین نئجه هجوم ائتدیینی، نئجه ساواشدیغینی بیلیرسینیز! كول تقین ایگیرمی آلتی یاشیندا ایكین ییرباییرقو لارا، قیرقیزلارا، داها نئجه نئچه میللتلره قارشی ساواشدی، بؤیوك ظفرلر قازاندی…(در این قسمت تمام جنگها و حوادث مربوطه را شرح میدهد).
دوققوز اوغوز میللتی اؤز میللتیمده ندی. گؤی، یئر، بولاندیغی اوچون، اؤدونه حسادت دوشدویو اوچون، یاغی اولدی. بیر ایلده دؤرت یول ساواشدیم.
كول تكین آزمان آدلی آتینا مینیب ووروشوردو.
بئش ساواشدان سونرا آمقا قالاسیندا قیشلاییب ایلك باهاردایئنه اوردو چیخاردیق. كول تقینی باشچی قویوب اورادا بوراخدیق. ساواشما تدبیری گؤردوك. دوشمن مركزی باسدی. كول تكین اؤك سوز آدینداكی آتینا مینب تك باشینا دوققوز اری، میزراقلادی.مركزی قورودو، وئرمه دی.
آنام خاتون، بوتون آنالاریم، باجیلاریم، گلینلریم، بگ ائولادلاریم، او گونلرده ن دیری قالانلار، كول تكین اولماسایدی اؤله جكدینیز!
كیچیك قارداشیم كول تكین اوچماغا واردی. چوخ، چوخ اوزولدوم. كده ریمده ن گؤرور گؤزوم گؤرمه ز، بیلیر عقلیم بیلمه ز اولدو. اؤزوم دوشوندوم: زاماندا، حایاتدا تانرینین الینده دیر. اینسان اوغلو اؤلوملو دوغولموشدور. گؤز یاشیمی ایچه ری آخیداراق، قلبیمین سیزیلتیلارینی بوغاراق، دوشونجه یه دالدیم. ایكی شادین، بوتون كیچیك قارداشلاریمین، بوتون میللتین آغلاماخدان گؤزو كور اولاجاق دئیه دوشوندومده سیخیلدیم.
ماتم مراسیمینه، آغی دئمه یه كیمای ، تاتابی میللتلرینین باشچیسی اودار سنقون گلدی. چین ساراییندان ایسی یی لیتن گلدی. گره كسیز اولدوغو حالدا، اون مینلیك خزینه آلتون، گوموش گتیردی. تبت خاقانلیغیندان وزیر گلدی. سوغد، ایرانلی، بخارا اولكه لرینده ن ائریك ژئنرال، اوغول تاركان گلدیلر. تاردوش خاقانلیغیندان دامغاچی موهور دار گلدی. بارك تیكه ن، ناخیشچی، داشا یازی یازان اولاراق،چین خاقانی نین قوهومو چانق سنقون گلدی.
كول تكین قویون ایلینده ، اون یئدی اینجی گونده(27 فئورال 731 میلادی)اوچدو (اؤلدو).دوققوزونجو آیین ایگیرمی یئدی سینده یاس توتدوق.
توربه سینی، ناخیشلارینی، بنگو داشینی میمون ایلینده، یئدینجی آیین عینی ایگیرمی یئدی سینده (1 اوامبر 731 میلادی)، اونا لاییق حرمتله تاماملادیق.
ای تورك میللتی! بو ائلی كیچیك قارداشیم كول تقین ایله اؤلومله چارپیشاراق قازاندیم. قازانیب بو بؤیوك میللتی اوتا، سویا سالمادیم!
ای اوتوكنین اورمانینین میللتی، پیس آدام گلیب بیرلیین پوزماسین، سیلاحلی گلیب سنی داغیتماسین دئیه سنه بورانی ائل توتدوم. قایدا، قانون قازاندیردیم.
تورك میللتی، بگلر، سؤزومو ائشیدین.
تورك میللتینی توپلاییب ائل اوبانین وصفینی بو داشا یازدیم. میللت یئنه سهو ائده رسه اؤله جه یینی ده بو داشا ووردوم. هرنه سؤزوم وارسا یازدیم. اونا باخاراق بیلین، ایندی كی تورك بگلری. توركلریم، بوتون بگلریم، بوتون میللتیم! قازانیب ائل توتدوغوم بو یئرده ن، خاقانیندان آیریلماسان، یاخشیلیق گؤره جكسن. ائوینده اوتوراجاق،دردسیز اولاجاقسان.
سؤزلریمده یانلیش وارمی؟
ای تورك، تیتره و اؤزونه دؤن!
ترجمۀ فارسی خلاصۀ سنگیاد "گول تیگین"
كه به تاریخ 1 نوامبر 731 میلادی یعنی1282 سال پیش از امروز بر روی این لوحه سنگ به زبان توركی قدیم حك شده است
[من ] بیلگه خاقان ترك، بسان آسمان خدای، هم اینك [ برتخت ] نشستم. سخنم را تا پایان فراگوش دار، باز پسینیان من: برادر كهترم، خویشانم، فرزندم، تمامی ایلم، مردمم، سروران راست گزین شاه آپیت [1]و فرمانروایان ترخانهای [2] چپنشین سی تاتار (2. ) سروران نهگانهی اوغوز، مردم [ اوغوز ]، این سخنم را نیك بنیوش، سخت فراگوش دار!
در خاوران تا خورشید زایان، در جنوب تا نیمروزان، در باختران تا غروبگانها [ و ] در شمال تا نیم شبان [ و ] مردمان اندرونه شان بتمامی از آن مناند. این همه مردم را (3. ) سامان دادم. هم اكنون در آسایشاند. اگر خاقان ترك برگسترهی «اؤتوكن» سایه زند، غمی نیست.
در خاوران، تا صحرای «شان تونگ» اردو تاختم، تا اندك فاصلهای با دریا. در نیمروزان تا «دوققوز ارسن» قشون كشیدم، تا اندك فاصلهای با تبت. در اباختران از رود «اینجی» (4.) گذشتم و تا «دمیرقاپی» سپاه بردم. در شمال تا مكان «ییرباییركو» تاختم. این همه سرزمین گشودم، بهتر از گسترهی «اؤتوكون» نیافتم. گسترهی «اؤتوكن» سزاوار ایل [ من ] است.
بر این سرزمین جلوس كردم و با خاقان «تبغاچ» (5.) سازش كردم. دولت تبغاچ زر و سیم، غلات و ابریشم فراوان میدهد، سخن دلنشین و هدایای ظریف دارد. با سخن دل انگیز و هدایای ظریف، دورْ دیاران را فرا میخواند و نزدیك میسازد و سپس پتیارگی میآموزد.
(6. ) انسانهای هوشمند و دانشورز و آدمیان بیباك و شجاع را به خود فرا میخواند. اگر شخصی گمراه شود، ایل و مردم او تا فرجامین تن بر جای نمیماند. [ای ] مردم ترك ! فریب سخن دلنشین و هدیهی ظریف او را خوردی و فراوان مُردی. مردم ترك، اگر در جنوب گسترهی «چوغای» را (7) در اندیشه فرا داری و یا به «تؤگولتو» بروی، خواهی مرد. مردم ترك!
در آنجا، پتیارگان چنین اندیشند:«به دور دیاران هدایای ناچیز و به نزدیكان تحف گرانبها دهید» و چنین گویند و فریب دهند. [ آوخ ] نادان كه به این سخن باور آورد، نزدیك رفتید و فراوان نابود شدید. (8) مردم ترك! اگر بدان سوی بروی، خواهی مرد. اگر بر «اؤتوكن» مُقام كنی و كاروانها روان سازی، ترا غمی نیاید. اگر بر «اؤتوكن» مقام كنی، ایلی جاودانه فراز خواهی داشت، خواهی ماند.
مردم ترك ! بهای سیری [ را ] نشناسی. سیری و گرسنگی ندانی. به هنگام سیری، از گرسنگی یاد نیاری. هم از این روی (9) سخن خاقان سرافراز را نشنیدی، به هر جا كه گام نهادی، همان جا نابود شدی. آنچه در آنجا از تو بر جای ماند، ضعیف و ناتوان گشت. به فرمان و ارادهی آسمان خدا و با بخت بلند خود، به خاقانی جلوس كردم. خاقان شدم، (10) مردم گرسنه و بی چیز را فراهم آوردم. بی چیزان را دارا كردم، اندك مردم را بسیار ساختم. آیا در این سخنم دروغی است؟
سروران ترك ! مردم ! این را فراگوش دارید، همین جا [ سبب ] گشایش و فراهم آمدن ترك و نیز گمراهی و نابودی آنان را (11) [ بر سنگ ] حك كردم. هرگونه سخن خود را بر سنگ نگاشتم. بر آن بنگرید و بدانید. مردم امروزین و سروران ترك! سروران سخن نیوش امروزین! آیا در اشتباه خواهید افتاد؟
من بر سنگ جاودانه حك كردم . . . من از سوی خاقان تبغاچ سنگ نگار بیاوردم. سخن مرا بپذیرفت. (12) خاقان تبغاچ سنگ نگاران دربار [ خود ] را بفرستاد. برای او كاخی بر پا داشتم. [ دیوارههای ] درونی و بیرونی آن، نگارینه كردم. سخن دل بر آن بنگاشتم . . . فرزندان «اون اوخ» و نیز «تاتها»[3]! بنگرید و بدانید. (13) سنگیاد سنگی جاودانه برپا داشتم . . . در چنین جایگاه فرخندهای، در این جایگاه، سنگیاد سنگی جاودانه فراز آوردم، بر آن، نگارینه بفرمودم. بنگرید و بدانید این سنگ [ را بپرداختم ] نگارندهی این سنگ نگارینه، «یولوق تیگین»، خویشِ آن شادروان است.
[1] رتبهای است.
[2] رتبهای است.
[3] «تات» به معنای فارسی زبان و غیر ترك و عجم آمده است.
Short URL: http://www.turklar.com/?p=11127
تاشكند پایتخت تركان ازبك
+0 به یه نازبكستان به دلیل وجود شهرهای باستانی دارای آثار تاریخی، فرهنگی و معماری قدیمی و منحصر به فرد، از دوران شوروی سابق یكی از مراكز مهم گردشگری به شمار میرفت.
اما در آن دوران به دلیل متمركز بودن مدیریت بخش گردشگری در سازمان گردشگری اتحاد شوروی و برخورد منفی با میراث تاریخی و فرهنگی ملت ازبكستان، بخش گردشگری این كشور از رشد چندانی برخوردار نبود.
پس از آنكه ازبكستان به استقلال رسید، ارزشهای ملی و دینی در آن به تدریج احیا شد و میراث غنی تاریخی و فرهنگی این كشور مجددا مورد توجه قرار گرفت.
امروزه در ازبكستان بیش از 800 سازمان گردشگری فعالیت كرده و 285 شركت نیز مجوز ارائه خدمات هتلداری را در این كشور دارند.
سازمان دولتی مسؤل در بخش گردشگری ازبكستان شركت ملی «ازبك توریسم» بوده كه فعالیتهای كلیه مؤسسات توریستی این كشور را هماهنگ میكند.
علاوه براین شركت دولتی، مؤسسات خصوصی توریستی ازبكستان اتحادیه خود را به نام اتحادیه مؤسسات خصوصی توریستی ازبكستان تأسیس كردهاند كه آن نیز سهم ارزندهای در توسعه گردشگری در این كشور ایفا میكند.
در ضمن، چند سازمان غیردولتی دیگر همچون «بنیاد مجمع فرهنگ و هنر» ازبكستان و چند بنیاد اجتماع كوچك در استانهای كشور نیز طرحهایی را در بخش حمایت از توسعه گردشگری دارند.
امروزه در ازبكستان تعداد 7570 اثر مربوط به میراث فرهنگی ثبت شده كه 3945 اثر از آنها یعنی 52.1 درصد آثار باستانشناسی (خرابههای شهرهای قدیمی) میباشند
در سال 2013 بیش از یك میلیون و 700 هزار جهانگرد از كشورهای مختلف جهان سفر سیاحتی به ازبكستان داشته و از آثار باستانی و سایر مكانهای دیدنی این كشور بازدید كردهاند و همزمان حدود 500 هزار نفر از جهانگردان ازبك نیز به كشورهای خارجی سفر نمودند.
در این گزارش چندین مكان دیدنی و گردشگری شهر تاشكند معرفی میشود كه یكی از اماكن دیدنی این شهر میدان «مستقللیك» (استقلال) است.
در این میدان ساختمانهای مجلس سنا و كابینه وزرا واقع شده است ضمن آنكه ورود به این میدان از طریق طاق «آرزوهای خوب و نجیب» با تصاویر مجسمه لكلكهاست.
در مركز میدان استقلال نماد پایه گرانیت استقلال «توپ برنز» با نماد جهان قرار دارد كه بر روی آن تصویر جمهوری ازبكستان كشیده است.
در پای این اثر تاریخی مجسمه «مادر خوشبخت» (زن جوان با یك بچه در آغوش) نصب شده است.
در سمت شمالی میدان استقلال یك پارك وجود دارد كه در آن موزه كتابهای خاطره با صفحات آهنی قرار دارد و در آن نام تمام ازبكهایی كه در جنگ جهانی دوم كشته شدهاند، نوشته شده است. -
در پایان این میدان مجسمه «مادر غمزده» و «شعله ابدی» به چشم میخورد. میدان استقلال یكی از اماكن مورد علاقه مردم تاشكند و میهمانان خارجی میباشد و جوانان تازه ازدواج كرده نیز زیاد از این میدان بازدید میكنند.
یكی دیگر از مكانهای توریستی و تاریخی شهر تاشكند میدان «امیر تیمور» است. میدان امیر تیمور در مركز این شهر واقع بوده كه در این میدان مجسمه «امیر تیمور» نصب شده است
به محض پیاده شدن از متروی «امیر تیمور»
و عبور از گذرگاه زیرزمینی، میدان امیر تیمور قرار دارد و فورا مجسمه امیر تیمور
مشاهده میشود.
تمام گردشگران خارجی و داخلی از این میدان بازدید و عكسبرداری میكنند ضمن آنكه در اطراف این میدان موزه دولتی «تاریخ تیموریان»، «هتل ازبكستان» و «كاخ انجمنها» قرار دارند
تاریخ میدان امیر تیمور بسیار جالب است به طوریكه این میدان اولین بار توسط معماران امپراتوری روسی به عنوان باغ مركزی شهر تاشكند جدید طراحی شده و میدان «كنستانتین» نامگذاری شده بود.
از آن زمان این مجسمهها در میدان مركزی شهر چندین بار عوض شده كه نخستین بار مجسمه ژنرال «كاوفمان» در آن نصب شد. پس از آن در سال 1917 مجسمه «كارگران آزاد» سپس در سال 1927 مجسمه «دهمین سالروز انقلاب اكتبر»، در سال 1947 مجسمه «استالین»، در سال 1968 مجسمه «كارل ماركس» و در سال 1993 مجسمه «امیر تیمور» در آن نصب شده است.
كتابخانه «علیشیر نوایی» نیز یكی از ساختمانهای
دیدنی شهر تاشكند میباشد كه با دارا بودن بیش از 6.5 میلیون جلد كتاب و نشریه به
75 زبان دنیا و با بیش از 140 سال قدمت، اولین و بزرگترین كتابخانه در منطقه آسیای مركزی میباشد
كه در سال 1870 به عنوان كتابخانه عمومی تاشكند با 2200 جلد كتاب تأسیس و در
سال 1920 به «كتابخانه دولتی تركستان»، در سال 1933 به «مخزن مركزی نسخ خطی
ازبكستان» و در سال 1948 به كتابخانه دولتی علیشیر نوایی ازبكستان تغییر نام یافته
است.
پس از استقلال ازبكستان در سال 2002 براساس فرمان «اسلام كریماف» رئیس جمهور ازبكستان، به جای 2 كتابخانه دولتی علیشیر نوایی ازبكستان و كتابخانه «علمی و فنی ازبكستان»، كتابخانه ملی علیشیر نوایی تأسیس شد.
كتابخانه ملی علیشیر نوایی یك سازمان دولتی بوده و وابسته به هیأت وزیران جمهوری ازبكستان میباشد.
كتابخانه ملی علیشیر نوایی ازبكستان با هماهنگی هیأت وزیران این جمهوری مقررات استفاده از كتابخانهها و رژیم ویژه نگهداری و استفاده از گنجینههای كتاب و سایر منابع اطلاعات و همچنین دسترسی به آنها را تعیین و تصویب میكند.
این كتابخانه دارای بیش از پنج میلیون جلد كتاب و نشریه از جمله 3 میلیون نسخه نشریه و 2 میلیون جلد كتاب بوده و هر سال 15 تا 20 هزار جلد و نسخه جدید كتب و نشریات به آن اضافه میشود.
امروزه كتابخانه ملی علیشیر نوایی ازبكستان با بیش از 30 كتابخانه و مركز در 24 كشور جهان همكاری دائمی در زمینه تبادل كتب و منابع دیگر دارد و سالانه بیش از 500 هزار نفر كتابخوانان از خدمات این كتابخانه استفاده میكنند كه بیش از یك میلیون جلد كتاب و نشریه در اختیار آنان قرار داده میشود.
یكی دیگر از مكانهای دیدنی و تاریخی شهر تاشكند موزه دولتی «تاریخ تیموریان» است كه در كنار هتل «ازبكستان» و روبروی میدان امیر تیمور واقع است.
موزه دولتی تاریخ تیموریان با بیش از 3 هزار اثر نمایشی (كتابهای نسخ خطی، نامهها، سكهها، سلاحها، تجهیزات و لباسهای جنگی، سازهای موسیقی، اشیاء بازیافت شده در آرامگاه امیر تیمور در «سمرقند»، ظروف سفالین و مسی و غیره) حكایت از تاریخ منطقه آسیای مركزی و مناطق همجوار بویژه در عصر تیموریان دارد كه در سال 1996 تأسیس شده است.
در این موزه به غیر از اشیاء و آثار مربوط به زندگی و فعالیت امیر تیمور و سلطنت وی، آثار و اشیاء مربوط به زندگی و فعالیتهای سیاسی، علمی و ادبی نوادگان بزرگ امیر تیمور همچون «میرزا الغبیك» (پادشاه ماوراءالنهر و دانشمند بزرگ نجوم شناس قرون وسطی)، «ظهیرالدین محمدبابر» (پادشاه و بنیانگذار سلسله «بابریان» در هند و شاعر و دانشمند بزرگ تركگوی)، «حسین بایقرا» (پادشاه خراسان با مركزیت در «هرات» و یكی از شاعران شیرین سخن تركگوی) و غیره نیز به نمایش گذاشته شده است.
تا كنون حدود 2 میلیون نفر و بیش از 400 هیأت رسمی كشورهای خارجی از این موزه بازدید كردهاند.
موزه دولتی تاریخ تیموریان در زمینه تحقیقات تاریخ ازبكستان بویژه تاریخ امیر تیمور و عصر تیموری و چاپ نتایح این تحقیقات به صورت كتابها، رسالهها و مقالات و برگزاری كنفرانسهای علمی و نمایشگاههایی در این زمینه نیز كارهای زیادی انجام میدهد.
موزه «یادبود شهدا» (قربانیان) نیز یكی دیگر از جاهای دیدنی و تاریخی شهر تاشكند محسوب میشود.
موزه یادبود قربانیان سیاستهای سركوب (موزه یادبود قربانیان دوران استعمار) در سال 2002 به منظور جاویدان ساختن خاطره و یادبود دائمی قربانیان دوران استعمار روسیه و اتحاد شوروی از اواخر قرن نوزدهم میلادی تا سال 1991 كه ازبكستان به استقلال رسید، تأسیس شده و روز افتتاح این موزه (31 اوت)، به عنوان روز یادبود قربانیان سیاستهای سركوب نیز تصویب شده است.
از سالهای دهه 1860 كه تركستان از سوی روسیه اشغال و به یكی از مستعمرات آن تبدیل شد تا زمان استقلال ازبكستان در سال 1991، مردم تركستان (آسیای مركزی) تحت فشار و تضییق و سركوب بیرحمانه دولت روسیه تزاری و دولت شوروی قرار داشته و در هنگام قیامهای مردم این سرزمین علیه استعمار و استبداد روسیه تزاری در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 شامل جنبش فرهنگی، سیاسی، استقلالخواهی و دموكراسیخواهی «نهضت جدیدیه» در اوایل قرن 20، مبارزه مسلحانه استقلالخواهی مردم تركستان علیه رژیم كمونیستی در دهههای 1920 و 1930 و غیره، هزاران نفر از مردم این كشور كشته شدند كه اشیاء نمایشی موزه یادبود قربانیان سیاستهای سركوب (موزه یادبود قربانیان دوران استعمار) حكایت از قهرمانیها و سرنوشت آنان دارد.
-
لازم به یادآوری است كه این موزه تنها موزه یادبود قربایان سیاستهای روسیه تزاری و رژیم كمونیستی اتحاد شوروی در كشورهای مشتركالمنافع میباشد.
یكی دیگر از مكانهای دیدنی شهر تاشكند «مجتمع حضرت امام» است كه شامل اداره دینی مسلمانان، مسجد «حضرت امام»، مدرسه «موی مبارك»، مدرسه «براقخان» و مدرسه «قفال» است.
ساختمان اداره دینی مسلمانان ازبكستان در سال 2007 به سبك معماری ملی این كشور احداث شده است.
در این ساختمان اداره دینی مسلمانان ازبكستان و كتابخانه آن واقع بوده كه در این كتابخانه بیش از بیست هزار منبع نادر نسخ خطی و سنگی موجود است.
اداره دینی مسلمانان ازبكستان تا سال 2006 در مدرسه براقخان فعالیت میكرد كه سپس به ساختمان جدید منتقل شد.
مسجد حضرت امام (در بین مردم به نام «هستی امام» معروف است) كه به ابتكار اسلام كریماف رئیس جمهور ازبكستان در سال 2007 احداث و اكنون به یك عبادتگاه میهمانان خارجی و داخلی تبدیل شده است.
مدرسه موی مبارك در قرن شانزدهم بنا شده است و در قرن نوزدهم توسط «میرزا احمد قوشبگی» حكمران تاشكند دوباره مرمت شد.
پس از اینكه در سال 1943 اداره مسلمانان آسیای مركزی و قزاقستان تأسیس شد، از ساختمان این مدرسه به عنوان كتابخانه بهرهبرداری شده است.
این ساختمان در سال 2007 به طور كلی مرمت و به موزه «مصحف عثمان» تبدیل شده است.
مدرسه براقخان نیز در قرن شانزدهم احداث شده است و در این ساختمان از سال 1943 اداره مسلمانان آسیای مركزی و قزاقستان و از سال 1995 اداره مسلمانان ازبكستان فعالیت كرده ضمن آنكه در سال 2007 به طور كلی مرمت شده است.
این مدرسه در سالهای 1541 و 1542 طبق فرمان «براقخان» حكمران تاشكند مرمت شد ضمن آنكه در سال 2007 نیز این ساختمان به طور كلی مورد بازسازی قرار گرفته است.
در ضمن، مكانهای دیدنی و گردشگری بسیار دیگری نیز در شهر تاشكند وجود دارد كه در آینده برای مخاطبین گرامی معرفی خواهد شد .
این مسئله در حالی است كه بر اساس آمارهای رسمی، جمعیت شهر تاشكند در حال حاضر 2 میلیون و 600 هزار نفر اعلام شده است.
شاهكار تركان تیموری درهرات
+0 به یه نیادآوری از حكمرانی دوره تیموریان در مناطق غربی افغانستان در بین افغانها مشهور است،هنوز از دوره تیمری درافغانستان به نیكی یاد می شود ودوران حكومت این تركان دانشمندروزگار درخشش افغانستان بود واین برخلاف تفكرطاعون زده حاكم برجامعه ایران است متاسفانه فاشیزم وتفكرات ضدترك حاكم بر فكر ایرانیان انها را از دیدن ولذت بردن از فرهنگج وتمدن تركان محروم كرده لازم به ذكر است اكثریت بناهای هرا ت توشط معماران تركتبارخیوه ای تبریزی و هراتی ساخته شده است برای افغانستان روزگار در شهر هرات در زمان تیموریان از رشد و ترقی خاصی برخوردار شد و ابنیهای كه عمری 500 ساله دارند همچنان در این شهر روی پای خود ایستادهاند و میتوان به جد ادعا كرد كه دوره تیموریان در هرات، دوره طلایی این شهر بوده است
نخستین بنای تاریخی كه نگاه هر تازه وارد را به شهر هرات را جلب میكند، منارههای مصلی این شهر است كه در اواسط قرن هشتم تا دهم هجری شمسی، زمان حكمرانی پادشاهان تیموری از مجموع مصلای بزرگ در گوشه شمالی این شهر باقی مانده است
این بنا یكی از مهمترین آثار تاریخی شهر هرات است كه هنرنمایی آن
چشمان هر بینندهای را به خود خیره میكند
.
مصلی هرات در زمان ساخت، از مجموع 10مناره و هشت ساختمان علمی-آموزشی تشكیل شده بود كه اكنون تنها 5 مناره و یك ساختمان از آن باقی مانده است.
كار بنای ساختمانهای مصلای هرات، 500 سال قبل، در قرن نهم هجری
شمسی به دستور «گوهرشاد
بیگم» همسر «شاهرخ میرزا» یكی از پادشاهان مشهور تیموری آغاز شد
.
«گوهرشاه بیگم» از جمله شاهزادگان و زنان دانشمند و مسلمان دوره تیموریان است كه 500 سال پیش، بزرگترین مركز علمی آموزشی اسلامی عصر خود را در هرات بنا كرد كه امروز آثار آن بر جای مانده است.
طرح ساخت این بنا(مصلی هرات) شامل 9 ساختمان و 10 مناره است
.
9 ساختمان ان شامل: «مدرسه گوهرشاد»، «مسجد جامع گوهرشاد»، «مدرسه سلطان حسین بایقرا»، «خانقاه سلطان حسین بایقرا»، «مسجد جامع امیرعلی شیرنوایی»، «دارالحفاظ»، «دارالشفا»، «خانقاه اخلاصیه» و «مدرسه اخلاصیه» بود. –
بخش اعظم طرح در زمان حیات گوهر شاد بیگم بنا شد و پس از مرگ وی درسال861( هـ . ش)، «سلطان حسین میرزا» كارهای باقی مانده را تكمیل كرد و مجموعه مصلی را با درختان كاج، صنوبر و سرو تزئین كرد
دیری نگذشت كه مهمترین قسمتهای مصلی در سال 1885 میلادی توسط نظامیان حكومت وقت انگلیس با همكاری «عبدالرحمان خان» پادشاه وقت افغانستان ویران شد تا فضای بیشتری برای نیروهای توپخانهای آن كشور كه برای نبرد با روسها آماده میشدند فراهم گردد
بقایای این مكان تاریخی در تجاوز شوروی و در زمان جنگهای داخلی
افغانستان از تخریب در امان نماند و از ساختمانهای باشكوه و منارههای تزئین شده
تنها پنج مناره در كنار مقبره گوهرشاد با گنبد كاشیكاری شده آبیرنگ دندانهدار،
باقی ماند
. –
از ساختمان مدرسه گوهرشاد كه دارای چهار مناره مجلل بود اكنون یك مناره و نیمی از یك مناره دیگر باقی مانده كه آن هم بر اثر اصابت موشك و انحراف بیش از حد در خطر تخریب است.
در بخش دیگر مصلی تاریخی هرات گنبدی قرار دارد كه از آن به نام «گنبد سبز» یا «گنبد كلاه درویش» یاد میشود و از ابنیهای است كه تاكنون ثابت باقی مانده است.
همچنین چهار مناره از مدرسه سلطان حسین بایقرا در ضلع غربی مصلی باقی
مانده است
.
به گفته كارشناسان، مناره در هنر و معماری اسلامی از جایگاه خاصی
برخودار است و از ویژگیهای آن میتوان به جایگاه مشخص مؤذن برای اذان، كاربرد اهداف
دفاعی و نظامی و نشاندادن قدرت و حاكمیت اشاره نمود
.
اكنون از مصلی تاریخی هرات تنها به عنوان یك مكان تفریحی برای دانشجویان و بازدیدكنندگان داخلی و خارجی استفاده میشود
سازمان یونسكو در سال1382 هجری شمسی از حكومت افغانستان خواست تا برای بقای این آثار تاریخی و ثبت این مكان در لیست میراث فرهنگی جهان، شرایط محافظت این سازمان را بپذیرد و اجرایی كند اما با گذشت زمان و بیتوجهی به این امر تاكنون این مكان تاریخی درج لیست میراث فرهنگی یونسكو نشده است
مقبر امیر علیشیر نوائی
پراكندگی جغرافیایی و مذهبی ترك هاhttp://www.iranbalkan.net/view-15461.html
+0 به یه نhttp://www.iranbalkan.net/view-15461.html
منبع:ایران بالكان(ایربا)
منبع:زبان وادبیات تركان خراسان
دكتر بیلگه خان آتسیز گوگ داغ می نویسد اگر " دین " به صورت مناسب و
معقول بكار گرفته شود، عامل وحدت، و در غیر این صورت عامل تفرقه است .
به گزارش پایگاه تحلیلی – خبری ایران بالكان (ایربا) به نقل از موسسه قرن
بیست و یكم، نامبرده در ادامه می نویسد: دولت هایی كه اعتقادات دینی خود
را در مركز سیاست های توسعه طلبانه قرار می دهند، دین را برای روشن كردن
فتیله آتش جنگ بكار می برند.در حال حاضر در خاورمیانه تجزیه و تفرقه دینی
به اوج خود رسیده است .این وضعیت ترك های منطقه را نیز عمیقا" تحت تاثیر
قرارد اده است.عراق در ده سال اخیر وارد كابوس و ناامنی شدیدی شده است .
درگیری بین سنی و شیعه باعث شده است كه هر روز دهها نفر از مردم عراق كشته شوند. آتش جنگ به مناطق تركمن نشین این كشور نیز سرایت كرده است .در سوریه چند سال اخیر نیز جنگ داخلی بر پایه اختلاف مذهبی بوقوع پیوسته است .ملت ترك از سه هزار سال قبل از میلاد تاكنون وارد مناطق وسیعی شده اند. ترك ها طی این مهاجرت علاوه بر دین سنی و ملی خود با ادیان دارای ماهیت بین المللی و جهانشمول نیز آشنا شده و پیرو آنها گشته اند.ترك ها تا دوره تاسیس دولت اویغور در قرن هشتم میلادی به اعتقادات توتمیك و شامانیزم با ماهیت سحر و جادو گرایش داشتند.آنها تا قرن هشتم میلادی دارای اعتقادات متكی بر قدرت های طبیعی و سنت ها و ارزش های اجدادی و آئین های مذهبی خاص خود بودند.ترك های ساكن استپ ها و دشت و مراتع معتقد به گوك تنگری ( خدای آسمان ) بودند.بر اساس این اعتقاد ، تانری Tanri یك موجود با قدرت بسیار برتر بوده است.
ترك ها از سالهای اولیه میلادی با بودیسم، مانیسم، زردتشت، یهودیت و شاخه نسطوری مسیحیت آشنا شده و در تماس بودند.در بین تركهای اویغوربودیسم، مانیسم و نسطوری رواج پیدا كرده بود.تركهای خزر یهودیت و مسیحیت را پذیرفتند.تركهای بلغار در قرن نهم میلادی مسیحی شدند.بیشتر قبایل و ملت ترك از قرن دهم میلادی دین اسلام را پذیرفتند .علیرغم تفاوت های مذهبی همه آنها مسلمان هستند.برخی گروه های كوچك ترك ادیان مختلفی را پذیرفته و پیرو آن شده اند.بیشتر تركهای قاقاوز Gagavuz با جمعیت 250 هزار نفر ارتدوكس مسیحی و اقلیت بسیار كم آنها مسیحی در پروتستان هستند.تعدادی از آنهابه " گوك تانری " و اعتقادات animistik باور دارند.
ترك های Hakas و آلتای و دولگان و یاقوت مسیحی بوده و بشتر آنها تابع سنتهای شامانی هستند.جمعیت ترك های هاكاس 80 هزار نفر، ترك های آلتای 70 هزار نفر و ترك های یاقوت و دولگان جمعا" 400 هزار نفر است.ترك های توفا، چولیم ، شور ، میشار كه جمعا" تعداد آنها چند هزار نفر است مسیحی بوده و از لحاظ زبانی و هویت در معرض انقراض قرار دارند.ترك های كارائیم و یاكارای یهودیت را پذیرفته اند.این گروه در كریمه، لیتوانی، لهستان، و اسرائیل ساكن هستند.جمعیت كارای حدود 5 هزار نفر است و تورات را كتاب مقدس می شمارند.آنها تلمود را نمی پذیرند.
ترك های كریمچاك نیز یهودی مذهب هستند،ولی علاوه بر تورات، به تلمود نیز
اعتقاد دارند. ترك های بودایی لامائیست متشكل از ترك های توا Tuva و ترك
های زرد اویغور هستند.
تركهای توا با جمعیت 200 هزار نفر با همین نام در فدراسیون روسیه در منطقه
خود مختار توا ساكن هستند.ترك های زرد اویغور در ایالت كانسوی چین ساكن
بوده و تعداد آنها حدود 10 هزار نفر است.ترك ها در قرن هشتم میلادی با
اسلام آشنا شدند، ولی اسلام از قرن یازدهم میلادی به صورت عمیق و گسترده
ملت ترك را تحت تاثیر خود قرار داد.ترك ها در یك روند تاریخی طولانی اسلام
را پذیرفتند .گروهها و قبائل ترك در آسیای میانه و قفقاز مانند قرقیزها و
ترك های كاراچای و بالكار در قرن 17 میلادی مسلمان شدند.
هنگام مسلمان شدن ترك ها دین اسلام فرم های قالبی سنی، و شیعه صوفی را داشت و بر زندگی دینی و اعتقادی آن هاحاكم شد.در قزاقستان، قرقیزستان، تركمنستان شرقی، سیبری و ترك های ایدیل - اورال اثری از ترك های شیعه علوی نیست.حضور تركهای شیعه - علوی در مناطق جغرافیایی مختلف از این قرار است : تركهای شیعه علوی در آسیای مركزی و گروههای كوچك شیعه در تركمنستان و ازبكستان ساكن هستند.ترك های ازبكستان اكثرا" سنی حنفی مذهب هستند، ولی در بخارا، سمرقند جماعات كوچك شیعه وجود دارد.
علیرغم اینكه اسلام رسمی از مواضع قدرتمندی برخوردار است، ولی اسلام غیر رسمی فعالیت پنهان قدرتمندی دارد.طریقت های نقشبندی، كبروی، قادری و یسوی فعالیت گسترده ای دارند .تركمنان با تاكید بر برادری عرفانی نهضت صوفیگری درقرن 12 میلادی اسلام را قبل از سایر قبائل كوچنده ترك پذیرفتند.تركمنان به طور عمومی به استثنای گروه های كوچك مهاجر شیعی مذهب اهل سنت حنفی را پذیرفته اند، 88 درصد آنها سنی مذهب هستند.در تركمنستان حدود 10 در صد مسیحی ارتدوكس ساكن است.هویت اسلامی در تركمنستان بعلت رواج طریقت یسوی و كبروی در بین قبایل تركمن در قرن 12 و 13 میلادی متفاوت با سایر مناطق آسیای مركزی است .در این كشور از قرن 19 میلادی نیز طریقت نقشبندی ترویج شد .
در حال حاضر اكثریت عظیم تركهای مسلمان آسیای میانه سنی حنفی مذهب هستند.در این كشور شیعیان دوازده امامی و همچنین اسماعیلی وجود دارد، ولی مركزی كه بتوانند تابع مدیریت و رهبری آن شوند، وجود ندارد.شیعیان دوازده امامی در شهرهای سمرقند، اورگنج، تاشكند، عشق آباد، بخارا و مرو ساكن هستند.جمعیت اسماعیلیان بین 60 هزار تا 100 هزار نفر است و در منطقه خود مختار بدخشان Gorno ساكن هستند.بنابه گزارش اولیور ROY با مشاهده و توجه به ساختار مناره ها می توان تشخیص داد كه چه شهر و منطقه و محله پیرو كدام مذهب است .به علت آنكه تعداد بسیار كمی از جماعت شیعه در جمهوری های ترك زبان وجود دارد،بنابراین روند نفوذ جمهوری اسلامی ایران در این مناطق بسیار محدود است .
ترك های شیعه علوی در افغانستان
در افغانستان قوم هزاره شیعه مذهب هستند. آنها از لحاظ نژادی ترك و مغول
هستند .جمعیت آنها حدود سه میلیون نفر است و در هزارجات ساكن هستند.حدود 1
میلیون نفر از هزاره ها پناهنده ایران و پاكستان شده اند.قوم هزاره در
انتخابات سال 2010 مجلس افغانستان 23 درصد آرا را كسب و 58 صندلی از 250
صندلی مجلس افغانستان را در اختیار خود گرفتند.
هزاره ها تركمن و اصالتا ترك هستند.درحال حاضر در منطقه شیخ علی قبیله ای بنام تركمنان هزاره زندگی می كند.روسای قوم آنها آق سقل (ریش سفید ) نامیده می شود.هزاره ها تحت نام ترك ، حلاچ و كارلوك در میانه و جنوب افغانستان ضد تهاجم مغولها نبرد كردند.در بین قوم هزاره نام حلاچ، كارلوك و تركمن و بارلاس كه اسامی تركی است مشاهده می شود.نام افراد، حیوانات و مكان های جغرافیایی آنها نیز به طور عمده تركی است.بنا به نظر مورخان هزاره های ترك در طول قرون زبان مادری خود را فراموش كردند.قوم هزاره از قرن 16 میلادی مذهب شیعه را پذیرفته و زبان بومی خود كه هزارانگی نامیده می شد فراموش كرده و زبان دری فارسی را پذیرفتند.هزاره ها به علت شیعه بودن از سوی جمعیت سنی مذهب مورد تحقیر اجتماعی قرار گرفته و در دوره حاكمیت عبدالرحمان خان در اول قرن 19 میلادی قتل عام شدند.
هزاره ها در دوران مختلف برای تحقق سیاست های ایران مورد بهره برداری قرار گرفته اند، ولی در شرایط امروز سیاست مستقلی را دنبال كرده و حول محور حزب وحدت متحد شده و خواهان توسعه روابط با تركیه هستند.آیماكها نیز شیعه 12 امامی بوده و یك گروه ترك در افغانستان هستند.گروه افشار در كابل و حومه آن ساكن بوده و تعداد جمعیت آنها حدود 100 هزار نفر است.افشارها به عنوان قزل باش ترك شهرت پیدا كرده اند.ترك های شیعه و قزل باش افغانستان زبان تركی را فراموش كرده اند .هزاره ها و آیماكها به زبان دری و افشارها بزبان پشتو سخن می گویند.
ترك های شیعه - علوی ایران
بنا به آمار سرشماری 2006 میلادی جمعیت ایران 70 میلیون و 49262 نفر بود
.در ایران اقوام و نژادهای مختلفی زندگی می كنند.در ایران بیش از 100 زبان و
لهجه وجود دارد.یكی از آثار تحقیقاتی درباره ایران ، كتاب " ایران تركها "
است.بنا به اثر مزبور جمعیت ترك ایران 30 میلیون 855205 نفر است .بیشتر
جمعیت ترك ایران پیرو مذهب رسمی شیعه هستند.در ایران اهل سنت، یهودیت و
مسیحیت و زردتشتی نیز قانونی هستند .تركها و فارس ها بزرگترین جمعیت قومی
ایران هستند.در ایران شیعه گری هترودوكس ( انحرافی ) مانند علوی گری، قزل
باش و بكتاشی گری رایج بین تركها و اكراد غیر قانونی محسوب و برسمیت شناخته
نمی شود.در منطقه تركمن صحرا حدود 2 میلیون تركمن سنی مذهب زندگی می كنند و
در برخی مواضع در معرض سیاست تبعیض آمیز قرار می گیرند.ترك های آذربایجان
بزرگترین جمعیت ترك ایران بوده و شیعه مذهب هستند.در ایران علاوه بر ترك
های آذری، تركهای قشقائی، حلاج، سونقور و ابیوردی و تركهای خراسان نیز ساكن
هستند و شیعه مذهب می باشند.به استثنای تركمنان سنی مذهب، جمعیت ترك شیعه
ایران بالغ بر 29 میلیون نفر است.
تركهای شیعه علوی در قفقاز
92 درصد جمعیت داغستان مسلمان و 5 درصد مسیحی و سه درصد یهودی است.
97 در صد جمعیت مسلمان آن سنی مذهب و سه درصد شیعه مذهب هستند.شیعیان
مهاجرین آذری و لزگی های ساكن شهر دربند و روستای " مسكین جه " هستند.بخشی
از لزگی ها كه قرنها قبل شیعه شده اند در مناطق مسكن جه و دوكوز پازار ساكن
هستند.آنها در قرن 16 و 17 میلادی تحت تاثیر صفویان شیعه قرار گرفتند.حدود
100 هزار ترك آذری ساكن دربند و حومه آن شیعه هستند.بین شیعیان و اهل سنت
درگیری وجود ندارد .پیروان هر دو مذهب در مساجد دربند دوش بدوش یكدیگر نماز
جمعه می خوانند.كندورها شاخه ای از نوقامی ها در بین شیعیان ترك قفقاز
هستند.كندورها با اسامی قره آغاچ و قره قاچ نامیده شده و توسط تاتاهای
آستاراخان آسیمیلیه شده اند.در زبان گویش آنها نشانه های تركی نوقای مشاهده
می شود.تعداد جمعیت آنها مشخص نیست .
در گرجستان به استثنای شهرهای بولینس و دمانیسی واقع در منطقه بورچالی همه جمعیت 500 هزار نفری ترك های قره پاپاق شیعه هستند.در دوران حاكمیت شوروی، مركز امور اداری دینی مسلمانان قفقاز در باكو پایتخت جمهوری آذربایجان قرار داشت.بعد از فروپاشی شوروی این مركز به ریاست یك شیخ الاسلام شیعه و یك مفتی اهل سنت حنفی مذهب بعنوان معاون وی به فعالیت خود ادامه می دهد.به استثنای جمهوری آذربایجان، اكثر مسلمانان قفقاز سنی مذهب هستند . لذا دخالت اداره امور مسلمانان قفقاز در آذربایجان در خارج از مرزهای خود با اعتراضات روبرو شده است.اقدام گرجستان برای ایجاد مركز اداره امور مسلمانان گرجستان باعث ناراحتی آذربایجان شده است.
همچنین برخی سنی های ساكن قفقاز نیز نسبت به اداره امور دینی خود تحت ریاست یك شیخ الاسلام شیعه اعتراض می كنند.علیرغم همه این موارد اداره امور مسلمانان قفقاز به علت سازماندهی قدرتمند به نقش موثر و نفوذ خود ادامه می دهد.در جمهوری آذربایجان همه ادیان از حقوق مساوی برخوردار بوده و نظام جمهوری لائیك حاكم است.در این كشور نظام حاكم به ارث مانده از شوروی تشكیلات دینی تحت كنترل شدید قرار دارد.برخلاف سایر كشورهای جمهوری ترك، 70 درصد جمعیت جمهوری آذربایجان شیعه هستند.به علت حاكمیت نیم قرن تزار روسیه و اتحاد شوروی، جامعه جمهوری آذربایجان تا حدودی سكولاریزه شده اند.در این كشور هویت دینی بعد از هویت ملی گرایی و مدرنیزم قرار دارد.
اكثر افراد جامعه اسلام را نه بعنوان یك دین بلكه به عنوان یك سنت تلقی
می كنند.رهبران دینی نیز تلاش می كنند كه همكاری بین سنی ها و شیعیان را
گسترش دهند.در جمهوری آذربایجان مانند ایران و عراق سلسله مراتب علمای دینی
وجود ندارد.در جمهوری آذربایجان شیعیان از سنی ها و شهرنشینان از
روستائیان دیندارتر هستند.در شهر باكو مساجد اقامه نماز جمعه شیعیان از اهل
سنت جدا شده است.مسجد نمازجمعه شیعیان مسجد تازه پیر و مسجد نمازجمعه اهل
سنت مسجد ازدار بیك است.
بیشتر جمعیت جمهوری آذربایجان شیعه ترك است ولی دولت این كشور ایران را به
عنوان مروج شیعه گری منبع تهدید می شمارد.در واقع ایران با شبكه های
تلویزیونی سحر 1 و سحر 2 و سایر رسانه های تصویری و نوشتاری تلاش می كند در
جمهوری آذربایجان اندیشه تشیع را تعمیق و تقویت كند.حكومت آذربایجان به
علت ترس از گسترش احتمالی رادیكالیسم شیعه تلاش می كند اندیشه سكولار را بر
این كشور حاكم كند.
در واقع به علت آنكه در دوران شوروی، دین از دور خارج شده بود و اندیشه سكولارحاكم شده بود، چنین شرایطی را بوجود آورده است.چنانكه طی ملاقاتهایی در سال 2011 گفته شد كه در جمهوری آذربایجان دین بر اساس ارزش های حاكم بر ایران در حال اوج گیری و گسترش است و چنین روندی مخالف اندیشه ترك گرایی است.بر اساس ماده 48 قانون اساسی آذربایجان ، هر كس از حق آزادی دین و وجدان برخوردار است.بر اساس بند یك و دو و سه ماده 18 قانون اساسی این كشور، امور دین و دولت در جمهوری آذربایجان تفكیك شده است.همه اعتقادات دینی در مقابل قانون از مساوات برخوردار هستند.نظام آموزشی این كشور متكی بر اصول لائیك است.بنا به فرمان حیدر علی اف رئیس جمهور در سال 2001 امور و روابط دین و دولت در جمهوری آذربایجان توسط " كمیته دولتی امور دینی جمهوری آذربایجان " تنظیم و اداره می شود.
دین و تركمنان عراق
بیشتر جمعیت تركمنان عراق مسلمانان سنی مذهب و اقلیت مسلمان شیعه مذهب
هستند. در قلعه اربیل نیز تعداد معدودی تركمن مسیحی ساكن هستند. سنی و شیعه
بودن تركمنان عامل تفرقه بین آنها نیست. زندگی دینی و ملی عراق غیر قابل
تفكیك است. در عراق مساجد و تكیه ها مراكز آموزش دینی هستند. علمای دینی
بصورت استاد شاگرد تحت آموزش قرار دارند. در عراق تكیه های مولوی، بكتاشی و
صفوی وجود داد. بیشتر تكیه ها تحت كنترل شیوخ و رهبران تركمن قرار دارد.
ترك های عراق مردم بومی این كشور هستند.
در مناطق كاظمیه بغداد، كربلا و نجف و كوفه تركهای شیعه و همچنین مهاجران آذری ایران سكونت دارند. در عراق جمعیت ترك زبان حدود سه میلیون نفر است . ترك های ساكن در اطراف جاده كركوك به بغداد و حومه آن شیعه جعفری هستند. ترك های ساكن در مراكز شهری سنی حنفی و در مناطق نزدیك كردنشین سنی شافعی در مناطق جنوبی و نزدیك عرب نشین شیعه جعفری هستند.
دلیل توزیع ناهمگون اعتقادات مذهبی در جغرافیای عراق، تاثیر گذاری و رقابت عثمانی با ایران در طول قرون متمادی است .تفكیك صفوف عشایر تركمن از یكدیگر چندان روشن نیست. دربین عشایر تركمن عراق افراد پیرو شیعه ،علوی و سنی وجود دارد. روابط فامیلی بین عشایر نیز بسیار زیاد است. عشایر تركمن متشكل از خانواده های بزرگ هستند. مثلا در تل عفر به علت اختلاف نظر بین دو برادر، دو عشیره مختلف ظهور كرده است .
در بین عشایر تركمن مسائلی مانند جنگ خون، درگیری سنتی و یا وحدت عشایر وجود دارد .بیشتر تركمنان عراق مسلمان بوده و به مذهب اهل سنت و شیعه وابسته هستند. تركمنان شیعه و سنی به صورت مسالمت آمیز در كنار یكدیگر زندگی می كنند.البته تجمع تركمنان شیعه و سنی در مناطق مختلف متفاوت است. تركمنان چندان تعلق خاطر مذهبی خود را مطرح نمی كنند. مناطق تركمن نشین پیروی اندیشه های حاجی بكتاش ولی نیز وجود دارد .تركمنان علوی بكتاشی بطورعمده در تل عفر ، توزخرماتو از توابع كركوك ساكن هستند.
در تل عفر تا سال 1940 مسجد وجود نداشت. حتی درمنطقه تیسین كركوك یك تكیه بكتاشی وجود داشت كه رژیم صدام آنرا تخریب نمود. در حال حاضر در تل عفر تكیه قزل دلی علی سلطان به فعالیت خود ادامه می دهد .حزب وحدت اسلامی تركمن عراق در سال 1991 میلادی به رهبری عباس بیاتلی تاسیس شد. عباس بیاتلی رئیس حزب با گروه های شیعه عراق همكاری می كند.وی در سال 1980 به ایران پناهنده شده و فعالیت سیاسی خود را آغاز كرد .
حزب وحدت اسلامی تركمن عراق شاخه ای از حزب الدعوه عراق محسوب می شود
.نور الدین كمال مسئول حزب وحدت اسلامی تركمن در كركوك است .این حزب فراگیر
در مناطق تركمن نشین نیست و یك حزب اسلامی شیعه است.عباس بیاتلی در
انتخابات 15 دسامبر 2005 به عنوان نامزد ائتلاف عراق متحد كه یك اتحاد شیعه
است در انتخابات شركت و انتخاب شد .
جاسم محمد جعفر معاون وی نیز به عنوان وزیر امور جوانان و ورزش عراق منصوب
شد . عباس بیاتلی از بغداد و جاسم محمد جعفر از صلاح الدین به عنوان نامزد
اتحاد دولت قانون عراق در انتخابات شركت و وارد مجلس عراق شدند. تحسین كهیا
، فاضل شهباز اماملی از كركوك ، عباس قلندر و حسین زنون از موصل، عادل
شكور و حسن رشید از دیاله در فهرست دولت قانونی عراق در انتخابات شركت
كردند، ولی موفق نشدند. جاسم محمد جعفر در كابینه جدید نوری المالكی نخست
وزیر عراق در سال 2010 نیز به عنوان وزیر جوانان و ورزش منصوب شد. حزب
اتحاد اسلامی تركمن عراق از سال 1991 تاكنون مجله ماهیانه الدلیل را منتشر
می كند.جماعت كاكایی و شبكه هایش نیز زیر مجموعه شیعیان عراق است. حدود 100
هزار تركمن عراقی تابع اعتقادات كاكایی و شبك نزدیك به عقاید بكتاشی زندگی
می كنند.برخی مدعی هستند كه كاكائی ها ترك و برخی نیز مدعی هستند كه آنها
كرد هستند، ولی خود این عشایر خود را ترك می نامند .
دین و تركمنان سوریه :
بنا بر آمار جدید در سوریه حدود سه و نیم میلیون تركمن زندگی می كنند.
99 درصد تركمنان سوریه سنی مذهب و اقلیتی شیعه مذهب هستند. شیعیان نیز
مهاجرین علوی آناطولی هستند. تركمنان ساكن حلب سوریه دارای بافت عشیره ای و
قبیله ای هستند. تركمنان سنی سوریه روابط خوبی با تركمنان شیعه ندارند.
بین تركمنان سنی با اعراب سنی خصومت جدی وجود ندارد، ولی اعراب تركمنان را
نیز به عنوان بخشی از جامعه عرب تلقی می كنند .
ترك های علوی - شیعه بالكان
بیشتر جماعت ترك علوی بكتاشی بالكان در بلغارستان زندگی می كنند. گروه های
كوچك علوی و بكتاشی ترك در یونان و رومانی و مقدونیه ساكن هستند. آلبانی
مركز سر زنده و فعال و گسترده علوی بكتاشی در بالكان است .ترك های علوی
بكتاشی بالكان معتقدند، سابقه حضور آنها تا دوران ساری سلتوك می رسد. ساری
سلتوك احتمالا" نقش مهمی در انتقال عقیده و بینش بابائیان به منطقه بالكان
ایفا كرده و بنیانگذار جوامع علوی بكتاشی دربالكان بوده است. بدین سبب
جامعه علوی بكتاشی بالكان ساری سلتوك را تقدیس می كند.
ساری سلتوك پیشتاز غیرقابل انكار اسلام مردمی در این مناطق است . اندیشه ها
و آموزه های ساری سلتوك شرایط قیام شیخ بدرالدین را فراهم آورد .
عقاید علوی و بكتاشی بالكان تركیبی از آموزه های ساری سلتوك و شیخ بدر الدین است. در تراكیای غربی بیشتر ترك ها سنی مذهب هستند. سه روستا قزل باش بوده و آئین مذهبی خود را اجرا می كنند. در چارچوب وقف سید علی سلطان (قزل دلی) و روستاهای روشنلار، جمیل كوی ،بابالار ، قره اورن ، كوسه لر، كوتوك لو، چوكك لی، موسوسلر كاملا" علوی بكتاشی و روستاهای بیوك دربند ، دمیر لورن حاجی علی ، موسی جیك ، سالینجاك، تاشاگیل، كایپاك متشكل از علوی و سنی است .روستاهای مزبور در نزدیكی مناطق مرزی یونان با بلغارستان واقع شده است. در منطقه دلی اورمان و سواحل دریای سیاه بلغارستان تعداد زیادی علوی مسلمان زندگی می كنند .
در روستاهای علوی نشین مرقد زیارتگاه وجود دارد و با عكس های حضرت علی و دستبافت های هنری تزئین شده است .در روستای دلی اورمان تكیه دمیر بابا، در خاص كوی تكیه اوتامان بابا، در شمال وارنا تكیه آك یلدیزلی سلطان بابا، واقع شده و مكان های زیارتی علویان و اهل سنت است .
در این مكان ها هر سال هزاران نفر در مراسم مذهبی شركت می كنند. در
منطقه یابلانوا و حومه آن مرقدهایی مانند حاضر ناظر بابا و اولیا دختر وجود
دارد. معتقدان به این مكان ها آمده و دعا خوانده و طلب آرزو می كنند.
روستائیان علوی بكتاشی معتقدند قبور اولیا مقدس است و آنها را در مقابل آتش
سوزی، سیل و زلزله و هر نوع آسیب و صدمه حفظ می كنند.
در سال های اخیر برخی تشكل های علوی به صورت گروهی به روستاهای علوی نشین
سفر كرده و آئین جم تحت رهبری و نظارت دده های علوی برگزار می كنند.
برخی مدعی هستند كه نیمی از ترك های بلغارستان علوی هستند. در شرایطی كه مردم مسلمان در بلغارستان در طی سال های متمادی از اطلاعات اسلامی دور شده بودند، اكنون تلاش می شود ترك های مسلمان بلغارستان را به طور عمده علوی وانمود كنند.
در بلغارستان سال های طولانی موجودیت ترك ها مورد انكار و نفی قرار گرفته و تحت آزار و اذیت بودند.اكنون برخی محافل تلاش می كنند خود را بعنوان حامی علویان نشان داده و برای آنها یك مفتی گری خاص تاسیس كنند.شرط عقل اینست كه نباید فریب اقدامات توطئه آمیز برای ایجاد اختلاف بین تركها و مسلمانان بلغارستان را خورد و به آلت دست آنها تبدیل شد، زیرا اختلاف و كشمكش به نفع اسلام و اصول علویگری مبتنی بر روح وحدت نخواهد بود .
اكنون در جغرافیای یوگسلاوی سابق و مقدونیه مستقل و یا كوزوو عملا" مستقل و در مناطق مرزی این دولتها با آلبانی دارای اكثریت جمعیت علوی بكتاشی، جماعات علوی بكتاشی زندگی می كنند.در منطقه كاناتلار 100 خانوار و در منطقه بوداكلار 30 خانوار و در روستای موس اوباسی سه خانوار علوی بكتاشی ترك سكونت دارند. در مناطق مناستر ، پیرلبه و رسنه نیز علوی بكتاشیان ساكن هستند. در چند منطقه دو براجای شمالی رومانی نیز ترك های قزل باش ساكن هستند. در قصبات اورتاكوی، ترستنیك، بالانجاوفركاتوئی نیز ترك ها خود را علوی قزل باش می نامند .
شیعه - علوی در تركیه
در تركیه بیشتر جمعیت مسلمان سنی مذهب هستند. بعلت آنكه بر اساس هویت دینی و
مذهبی سرشماری انجام نگرفته است جمعیت علوی تركیه بین 5 میلیون الی 25
میلیون نشان داده می شود .محققین و كارشناسان بی طرف معتقدند كه حداقل
درتركیه 10 الی 15 میلیون علوی زندگی می كنند.این جماعت مشهور به علوی و
قزل باش و یا رافضی ، اشیك ، ملحد و تورلاك Torlak نامیده می شوند .در
منطقه قارص و ایغدیر حدود یك میلیون ترك پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.
تشیع در ایران مذهب رسمی است و بنام شیعه جعفری ، اثناعشره و امامیه و علوی
نامیده می شود .مذهب شیعه جعفری تفاوتهای بسیار قابل توجهی با قزل باش -
علوی و بكتاشی های ساكن آناطولی و بالكان دارد.علویگری با تشیع تنها از
لحاظ محبت اهل بیت نقاط مشترك دارد و از لحاظ عملی بسیار متفاوت با یكدیگر
هستند.در ایران كه مذهب رسمی آن شیعه است حدود 5 درصد علوی زندگی می
كنند.اعتقادات علویان در ایران خارج از دایره اسلام محسوب و ممنوع است.شیعه
جعفری بیش از آنكه حاوی اصول و ارزش های سنتی علویان باشد، نقاط مشترك
بسیار زیادی با اعتقادات مذهب سنی دارد.
نتیجه
علویگری و قزل باشی ترك در بین ترك های ساكن تركیه، ایران و عراق و جمهوری
آذربایجان وجود دارد و پر جمعیت ترین و سازماندهی شده ترین علویان تركیه
هستند.
در ایران علویان ترك یعنی قزل باشها با سرعت تبدیل به اهل حق شده و كرد
می شوند. علویان ترك عراق در حال شیعه شدن هستند.مذهب جعفری در بین ترك های
ایران، تركیه و عراق و جمهوری تركیه رواج دارد .ترك های جعفری مذهب در
ایران درحال فارس شدن هستند.بینش شیعه در ایران و افغانستان بعنوان عامل
آسیمیله كردن تركها بكار گرفته می شود.
میلیون ها ترك، زبان وهویت قومی خود را فراموش كرده و فارس زبان شده اند
.ایران تشیع را به عنوان عامل پان فارسیزم ضد ترك ها بكار می برد. دین اگر
در جای مناسب بكار گرفته شود وحدت بخش و در غیر این صورت تفرقه بر انگیز
است.در ده سال اخیر كابوس حاكم بر عراق جنگ شیعه و سنی به وقوع پیوسته و هر
روز دهها نفر كشته می شوند.در مناطق تركمن نشین عراق نیز آتش جنگ براه
افتاده است. در چند سال اخیر در سوریه نیز جنگ مذهب آغاز شده است .
تركیه نیز در سیاست خارجی خود برخی مواقع تلاش می كند كه رهبری جماعت سنی در منطقه را بر عهده بگیرد. لذا این موضعگیری ترك های شیعه علوی ساكن كشورهای همسایه را دچار حیرت و نگرانی كرده است. تركیه در وسط حوزه های چند قومی و چند فرهنگی بالكان، خاورمیانه و قفقاز قرار دارد. منطقه دارای مراكز تولید انرژی و راه های ارتباطی مهم راهبردی است .باید از درگیری های قومی و نژادی و دینی و مذهبی خودداری و از گفتمان و نظریه های اختلاف انگیز اجتناب شود و كثرت گرایی دینی و مذهبی را یك منبع ارزش غنی محسوب كنیم .و برای تحقق آن باید نظامهای لائیك را كه تفكیك كننده امور دینی و دنیا از یكدیگر است تقویت كنیم .در بین جمعیت 180 میلیونی جهان ترك، حدود 50 میلیون ترك علوی - شیعی زندگی می كنند. این مناطق نیمی از مناطق شیعه نشین هستند .جنگ مذهبی ضد شیعه - علوی باعث ضربه خوردن و از دست دادن قدرت جهان ترك خواهد بود.
ترجمه : سید علی قائم مقامی - ایران بالكان (ایربا)
كشف مقبره ای از دوران گوگ ترك
+0 به یه نكشف هیجان انگیز باستان شناسان قزاق در مغولستان
به گزارش خبرگزاری نوستی قزاقستان“Novosti-Kazakistan درتابستان سال 2011میلادی كشفی هیجان انگیز وبی نظیرتوسط باستان شناسان قزاق درمغولستان رخ داد باگذشت چند سال از این كشف ابعاد وسیع وناشناخته ای از فرهنگ وصناعت ملت ترك اشكارگردیده است
این اثر ومقبر مربوط به قرن 7 و8بعد از میلاد وبه زمان اواخر سلسله گوگ ترك واوایل سلسله ایغور بازمی گردد
این مقبره به یكی از اشخاص مهم خاقانی گوگ ترك تعلق دارد
در این مقبره ظروف طلای وسكه های طلا وهمچنین ظروف غذاخوری وپخت پزسفالی تندیسهای سفالی انسان اسب و حیوانات دیگر یافت شده است برای كشف این مقبر از ابزارهای مدرن الكترونكی باستان شناسی استفاده شده ابتدا سوراخی ازبالای مقبره ایجاد شده وبا مشاهده درب ورودی مقبره مجداد حفاری مقبره با متددهای كلاسیك باستانشناسی صورت پذیرفته است با پاكسازی ورودی مقبره وباز گشای در ورودی مقبره مشاهده گردید كه دیوارهای درونی مقبره بارنگهای گیاهی رنگ شده ونقاشی های حیرت انگیزی ازصورت انسان وحیوانات كشف شده است
این كشفیات در مغولستان مركزی در ناحیه بولكان ایماك درایالت بایان نور كشف شده است
درب ورودی مقبره
تحقیقات درباره این مقبره توسط مركز تركولوژی والتای شناسی تركیه به مدیریت پروفسور Karajabay Sartkojalı ومكز باستانشناسی قزاقستان به مدیریت Kırım Altınbekov وانیستیتوتاریخ مغولستان به مدیریتAyuydayn Oçirom’ انجام شده وقرار است این تحقیقات واكتشافات ادامه یابد
این مجسمه های كوچك هنوز معلوم نشده كاربردشان چه بوده اما اطلاعات با ارزشی درموردپوشش تركان می دهد همچنین این مجسمه ها نشان از ورود افكارنو به میان مردمان ترك است به مجسمه راهبان توجه كنید
این مجسمه ها شبیه مجسمه های یافت شده درمقابر واهرام شهر شیان چین می باشد تاكنون تصور براین بود این مجسمه ها حاصل هنر چین است اما بایافت شدن مقبره ومركز تولیو وساخته مجسمه هادر مغولستان وهمچنین امتداد این سبك هنری مجسمه سازی در اسیای میانه بخصوص در ازبكستان وقرقیزستان تا به امروز منشاء این هنر ثابت شدكه ملت ترك ومردمان التائیك می باشد