خدمات توركان اویغور به فرهنگ و تمدن ایران
+0 به یه نبه نقل از سایت سؤزوموز- مهران بهاری
خط و زبان توركی اویغوری
توركان اویغور از متمدنترین و از پیشگامان تمدن و فرهنگ در میان اقوام باستانی تورك بوده اند. در تاریخ توركی نام اویغورها آنچنان با مفاهیم فرهنگ و تمدن عجین و حتی مترادف شده است كه امروزه در زبان تركی مفهوم "متمدن" با كلمه "اویقارUyqar " ادا می گردد (از مصدر اویماقUymaq به معنی هماهنگ، سازگار و منطبق شدن). در میان اقوام بیشمار تورك كه همراه نیروها و ارتش مونقول به خاك ایران امروز وارد شدند، گروههای توركان اویغور جایگاه بسیار بزرگی داشته اند. در عهد الجایتوخان، هشت تن از ولایات بسیار مهم دولت توركی ایلخانی، در حاكمیت والیانی از توركان اویغور بوده است. (سئوین آقا، اسه ن قوتلوق، اویغور تای، قازان، باییتمیش، سونجاق، توروم تاز، سونوك داش، و ارتنه كه بنام خود در شرق تركیه –بخش آزربایجانی این كشور- دولتی تاسیس نموده است). علاوه بر تاریخ سیاسی خلق ترك و آزربایجان، توركان اویغور بر تاریخ و فرهنگ ایران امروز نیز دو تاثیر عمده داشته اند. یكی آثار مدنی بیشنمار چون آشنا ساختن ایرانیان با مفاهیمی مانند كاغذ، خط توركی اویغوری، تقویم توركی-اویغوری دوازده حیوانی، نوآوریهایی در نگارگری، موسیقی و ...... و دیگری اشتراك در تشكل تباری خلق ترك در ایران و آزربایجان. هر دوی این رشته از تاثیرات در آموزه نژادپرستانه و رسمی - دولتی فارسی نادیده گرفته شده و حتی انكار می گردند.
در زیر به تاثیرات فرهنگی توركان اویغور بر مدنیت ایرانیان و از جمله آزربایجان جنوبی اشاره ای فهرست وار شده است. تاكید بر خط توركی اویغوری كه یكی از خطوط رسمی و دولتی دولتهای تورك و آزربایجانی حاكم بر ایران بوده است هم از آن جهت ضروری است كه امروزه در میان محورهای سیاست رسمی تركی زدایی و فارس سازی دولتی خلق ترك در ایران، نه تنها رسمی و دولتی ساختن زبان فارسی، بلكه رسمی و دولتی ساختن خط فارسی و به عبارت دیگر نه تنها ممنوع نمودن زبان تركی، بلكه ممنوع نمودن خط تركی نیز وجود دارد:
كاغذ: هدیه مدنیت توركان اویغور به ملل ساكن در ایران
توركان آسیای میانه تقریبا در اوان پیدایش و انتشار كاغذ با آن آشنا شدهاند. آثار مكتوب به زبان توركی اویغوری كه باستان شناس آ. اشتین هنگام كاوشهای باستانشناسی در سالهای ١٩٠٨-١٩٠٦ میلادی كشف كرده است، گواه این مدعاست. این آثار در خرابههای برجهای نگهبانی در غرب دون خوآن، كه یكی از بزرگترین مستملكات بازرگانی سغدی در تركستان شرقی (امروز واقع شده در چین) میباشد، كشف شده است. آ. اشتین نه فقره نامه كشف كرده است كه بی تردید، كاغذهای آنها قدیمیترین تكه كاغذهایی میباشند كه تاكنون پیدا شده اند. مضمون یكی از این نامه ها عبارت است از مكاتبه یك مادر ساكن سمرقند با دختر خود كه به قصبههای دوردست در تركستان شرقی رفته است. و. ب. هن نینگ ثابت كرده است این مدارك كه به عنوان خطهای قدیمی سغدی معروف شدهاند، در آغاز قرن چهارم میلادی در سالهای ٣١٣-٣١٢ میلادی نگاشته شده است. "نامههای قدیمی" گواهی مینمایند كه توركها در آسیای میانه، استعمال كاغذ را اقلا پانصد سال قبل از ایران آغاز كردهاند؛ زیرا برای نوشتن كتابهای فارسی میانه كه دارای مضمون زرتشتی میباشند و در آخر دوره ساسانیان و حتی در قرون اولیه اسلام نوشته شدهاند فقط از پوست، یعنی از پرگامنت (كاغذ پوستی) استفاده شده است.
با ظهور اسلام و ورود نیروهای مسلمان عرب به آسیای میانه، تركستان و مناطق غربی چین امروزی، اعراب با پدیده كاغذ آشنا شده و به نوبه خود آنرا به دیگر نقاط جهان منتقل نموده اند. موج دوم انتقال این تكنولوژی به غرب، توسط توركان ایغوری بوده است كه همراه با گسترش امپراتوری مونقول در آسیای میانه، خاورمیانه و آسیای صغیر در تمام مناطق مذكور پخش و ساكن گردیده اند. از كاغذهای مرسوم و معروف توركی در قرون وسطی كاغذ "خان بالیغ" (نام توركی شهر پكن. كلمه "بالیغ-بالیق" به معنی كلان شهر و متروپل است)، "سمرقندی"، "ختایی" و ...... است.
مینیاتور-نقاشی ایرانی و یا مینیاتور-نقاشی توركی-چینی
آنچه كه قومیتگرایان فارس و دولت ایران به غلط "مینیاتور ایرانی" می نامند، در واقع و بی شك "نگارگری توركی – چینی" كه از آن با نام شیوه "مغولی" نیز یاد میشود، است. در میان فرهنگیان فارس و نهادهای رسمی فارسستان و ایران كه همه به شدت تحت سلطه اندیشه ها و آموزه های شدیدا غیرعلمی و نژادپرستانه فارسی قرار دارند، در باره مینیاتور و این كه آیا ریشه اصلی آن در ایران بوده و یا از دیگر نقاط اقتباس شده و ذوق ایرانی ؟؟؟!!! در آن تغییراتی به وجود آورده سخنهای بسیار گفته میشود. ولی نظریه هنرشناسان بین المللی چیز دیگری است. آنها به طور خلاصه بر این باورند كه مونقول ها پس از شكست دادن توركان اویغور ساكن در تركستان، از تمدن و جلوه های مختلف هنری كه در میان آنان متداول بود استفاده كرده اند. از جمله سبك نقاشی مانوی را كه در آن جا رواج داشت اقتباس نموده و هنگامی كه به اراضی ایران امروزی تاختند و به همراه توركان اویغور، این سبك را با خود به این سرزمین آورده اند. در اینجا سبك توركی مذكور بیش و كم متداول گردید و موجب الهام گرفتن نقاشان بومی ایرانی شد و از آن مكاتب جدید تركی و نیز كاملا آزربایجانی دیگری به وجود آمد كه مجددا در سراسر خاورمیانه رایج گردید. بناء علیه، مكتب های نقاشی معاصر تركی، عربی، مغولی و هندی و فارسی همه از "نگارگری توركی-چینی" منشعب گردیده و یا متاثر شده اند.
خط و زبان توركی اویغوری، از خطوط و زبانهای رسمی دول توركی حاكم بر ایران
از ماندگارترین هدیه های توركان اویغور در تاریخ فرهنگ ایران، خط توركی اویغوری است كه برای نوشتن زبان توركی باستان نیز به كار رفته است. قبل از آنكه در حدود سده ١٠ م خط عربی برای نوشتن زبان های توركی به كار گرفته شود، الفبای اویغوری در آسیای میانه در فاصله سده ٥ م. تا ١٥م. متداول بوده است. این خط از خط سغدی گرفته شده و به زبان توركی اویغوری تطبیق داده شده بود. اویغورها بعد از قبول دین مانی، الفبای گؤك تورك (رونی-اورخون) را رها نموده و به جای آن الفبای جدیدی بر مبنای الفبای سغدیان مانوی ساختند كه به الفبای اویغوری معروف و از قرن هشتم میلادی خط رسمی شد. الفبای سغدی ٢٢ حرف داشت و بر مبنای آرامی بود. اما خط اویغوری ١٨ حرف دارد و برای مشخص نمودن حروف صدادار، صرفا سه حرف بكار می برد. برای رفع نواقص خط اویغوری كه شبیه خط آشوری است از نقطه گذاری استفاده شده است.
هرچند اقوام تورك در قرون ١٠-١١ میلادی آغاز به كاربرد خط عربی نمودند، اما خط توركی اویغوری تا قرن ١٥ میلادی نیز به طور پراكنده در سراسر جهان تورك، به عنوان نمونه در ایران، به عمر خود ادامه داد. در تركستان شرقی (در حال حاضر واقع شده در چین) خط و الفبای اویغوری بعد از قبول اسلام نیز بكار رفته است. خط اویغوری در قرون وسطی به موازات زبان توركی اویغوری، در میان تمام اقوام ساكن در سرزمینهای پیرامون ایپه ك یولو (جاده ابریشم) رایج گردید و در غرب تا دربارهای دولتهای تركی آزربایجان (قاراقویونلو و آغ قویونلو) و سلطان محمد فاتح در استانبول (عوثمانلی-عثمانی) نیز راه یافت. چنانچه طبق منابع تاریخی "جهانشاه توركمان قاراقویونلو حقیقی"، برجسته ترین پادشاه دولت تركی-آزربایجانی قاراقویونلو، با استناد به اوغوزنامه ای به "زبان اویغوری" كه در كتابخانه دربارش در پایتخت خویش تبریز موجود بود به سفیر عثمانی اظهار میداشت كه پدرش قارا یوسوف (قره یوسف) و سلطان مراد عثمانی هر دو از تبار و نسب اوغوزخان میباشند. همچنین از سلطان محمد فاتح، سلطان عثمانی "یارلیق"ی نوشته شده به سال ١٤٧٣ میلادی خطاب به بیگهای دولت تركی آزربایجانی آغ قویونلو در دست می باشد كه به خط اویغوری و زبان توركی اویغوری نگاشته شده است.
خط و الفبای اویغوری در زمان مغولها و بعد از آن یكی از خطوط و زبانهای رسمی دولت ایشان و دیگر دولتهای توركی حاكم بر ایران مانند تیموریان و ایلخانیان بود. قدیمی ترین یاسای چنگیزی به خط اویغوری نوشته شده است. توركان اویغور معلمان و كاتبان خانهای مونقول بوده و توسط خط اویغوری به آنان سواد آموزی كرده اند. ایلخانان ایران و آزربایجان در فرمانها و نامه های داخلی و خارجی خود زبان مونقولی و تركی و خط اویغوری را بكار میبردند. به عنوان نمونه الجایتو خدابنده، خان بزرگ تاتار نامه هایی به زبان مونقولی و به خط اویغوری به فرمانروایان مسیحی اروپا میفرستاد ("خربنده" احتمالا محرف "خوربندا" یا "قوربندای" مونقولی به معنای سومی و یا پسر سوم؛ "اولجایتو" نیز به توركی به معنی دارای نیك بختی و یا غنیمت جنگی می باشد. "-تو" پسوند نسبت و مالكیت است).
واژه دهی توركی اویغوری به زبان فارسی
دوران دولتهای توركی آزربایجانی ایلخانان، تیموریان و ..... در عین حال دوران ورود و حاكمیت واژگان بی شمار توركی و آلتائی در زبان فارسی بویژه در عرصه اصلاحات دیوانی است. منظور از اصطلاحات دیوانی لغتهایی است كه به گونه ای با دستگاه سلطنت، دیوانهای گوناگون، سپاه، شغلهای حكومتی و درباری، مالیاتها و مانند آن بستگی داشته است. در اصطلاحهای دیوانی دولتهای توركی حاكم بر ایران، سهم زبانهای اویغوری، جغتایی، اوغوزی-سلجوقی بیش از دیگر زبانها و گویشهای گروه توركی است. این اصطلاحها از زبانهای توركی، مغولی، چینی، فارسی، عربی و به ندرت از یونانی و سانسكریت گرفته شده است. بررسی ریشه شناسی ماده های اصلی نشان میدهد كه در حدود ٤٨ درصد لغات و اصطلاحات دیوانی دولتهای توركی بعد از مغول - پیش از قزلباش، دارای منشاء آلتایی (توركی-مونقولی) هستند. پس از واژه های آلتایی به ترتیب سهم زبانهای عربی و فارسی در خور ذكر است. ضمنا تعدادی واژه چینی، یونانی و سانسكریت و واژه های دورگه آلتایی و فارسی و عربی نیز وجود دارند. همچنین توركان اویغور ناقل فرهنگ چین و اصطلاحاتی مانند "لعبت چین", "نقاش چین", "مشگ ختن", "تركان ختا" و ... به ادبیات فارسی شمرده می شوند.
كتاب سراج القلوب نوشته شده به توركی اویغوری
در
دوره مونقول-موغول، زبان و خط اویغوری سمبل تشخص و برتری شمرده می شد. خط
توركی اویغوری در میان ملل توركی آنچنان از قرب و منزلتی برخوردار بود كه
حتی صنف جدیدی از آشیقان ترك و تركمن، به صرف دانستن این خط بنام
"باخشی-بخشی" بوجود آمده است. اسپینسكی محقق روسی، در اثر خود موسیقی تركمن
مینویسد: "باخشی-بخشی به كسی اطلاق می شده است كه میتوانسته خط اویغوری
را به خوبی بخواند. باخشیها، روان پزشكانی هستند كه نفسی گرم به ایشان
بخشیده شده است". خط اویغوری علاوه بر توركان، در میان اقوام و ملل دیگر
منطقه نیز رایج شده بود. در اینباره در مقدمه تاریخ جهانگشای جوینی - یكی
از كتب معتبر و ارزشمند تاریخی ایران از قرن هفتم- اثر عطا ملك جوینی، از
منشیان و نویسندگان و درباریان دستگاه مغول، چنین گفته میشود: "امروزه،
گستره زمین عموما و شهرهای خراسان ...... زبان و خط اویغوری را هنر و دانش
بزرگ دانند". (تاریخ جهانگشای جوینی نویسنده علاءالدین عطا ملك جوینی، به
تصحیح دكتر منصور ثروت، موسسه انتشارات امیر كبیر، چاپ دوم، سال ١٣٧٨،
صفحات ٣٧ و ٣٨)
خط اویغوری به همراه خطوط اورخون (گؤك تورك-رونی)،
عربی و لاتین یكی از چهار خطی در تاریخ است كه توانسته اند موقعیت خط ملی
توركی را كسب نمایند. آثار توركی به دست آمده نوشته شده به الفبای اویغوری
بیشتر از آثار نگاشته شده به خط رونی (گؤك تورك-اورخون) توركی است. شماری
از مهمترین آثار ادبیات تورك به خط و الفبای اویغوری به تحریر در آمده اند.
از جمله این متون میتوان این آثار را ذكر نمود:
-"قوتادغوبیلیك" (علم سعادت بخش اثر بالاساغونلی)،
-"عتبه الحقایق"، "اغوزنامه" (كه با كتاب دده قورقورت همخوانی دارد)،
-"بختیارنامه" (نوشته شده به سال ١٤٣٥، اثر منصور بخشی. نسخه اصلی در آكسفورد)،
-"معراج نامه" (ترجمه شده به تركی شرقی توسط میر حیدر، و خوشنویسی شده به خط اویغوری توسط مالك بخشی هراتی، منتشر شده از سوی مدرسه زبانهای زنده شرقی پاریس، كتابخانه ملی، ضمیمه ادبیات ترك، شماره ١٩٠ با ٦٣ نگاره ١٨٨٢)،
-"تذكره الاولیا" (منتشر شده توسط پاوه دو كوریل، در پاریس به سال ١٨٨٩)،
-"محبت نامه" خوارزمی،
-"مجموعه اشعار قاسم" (در موزه بریتانیا).
در
این میان می بایست بویژه از كتاب "سراج القلوب" منصور بخشی یاد نمود كه در
سال ١٤٣٢ میلادی در شهر یزد فارسستان نوشته شده است. این كتاب یكی از
آخرین نمونه های استفاده از خط توركی اویغوری در جهان است. نوشته شدن كتاب
سراج القلوب در قرن پانزده در فارسستان، نشانگر این واقعیت مسلم است كه
ایران در قرون وسطی نیز به منزله جزیی مركزی از دنیای تورك، مهد حیات ادبی و
پاسدار فرهنگ توركی بوده است.
حماسه اوغوز خاقان اویغوری نوشته شده در ایران
حماسه اوغوز خاقان یكی از مشهورترین نمونه های ادبیات شفاهی توركان پیش از اسلام است كه پایانش با الفبای اویغوری و به اشكال مختلف تكرار شده است. بنابه نظر صاحبنظران این حماسه در ایران نوشته شده است. فاروق سومر توركی شناس برجسته در این باره می گوید: "لازم به یادآوری است كه داستان اوغوزخاقان اویغوری نیز در ایران، در عصر ایلخانیان و در زمان قازان خان و یا جانشین او به تصنیف درآمده است و در این خصوص هیچ شبهه ای نباید داشت. نوشته شدن این اثر در جایی دیگر و بخصوص در [خود] سرزمین اویغور غیر ممكن است. زیرا آن حال و هوای معنوی كه باعث به قلم گرفته شدن آن شده بود. فقط در ایران و در دربار ایلخانیان و حواشی آن احساس می شد. این هوای معنوی را نوعی شعور قوی ملیت گرایی تورك (Türkcülük) گرمی می بخشید و این شعور پان توركیستی عامل بوجود آمدن هر دو اثر گشته بود.... تفكر ملیت گرایی توركی در بارگاه ایلخانیان و قلمرو آنان شروع شده بود، .... ابوبكر تهرانی، مورخ آق قویونلو نیز به هنگام تألیف شجره نامهای در باره ارتباط اوزون حسن به یگ با اوغوزخان و نوح علیه السلام از مبحث «شجره ها»ی جامع التواریخ بهره برده است. چنین بر می آید كه قاجاریان آخرین سلسله ترك در ایران نیز اوغوزها را اجداد خود می دانستند و به آنها علاقه نشان میدادند".
در
منابع تاریخی به شناخته شدن داستان اوغوز خان اویغوری در ایران و
آزربایجان، حتی پس از ایلخانان اشارات گوناگونی شده است. شكرالله از مؤلفین
و موّرخان عثمانی قرن پانزدهم در زمان امپراتور عثمانی سلطان مراد دوم،
هنگامی كه به همراه سفیران در بارگاه جهانشاه قاراقویونلو در پایتخت تبریز
حضور یافته بود، در این بارگاه متنی در باره تاریخ اوغوز و یا اوغوزنامه به
تركی اویغوری مشاهده كرده است. همانگونه كه معلوم است قاراقویونلوها نیز
مانند توركمانان آغ قویونلو و دولتهای تورك و آزربایجانی پیش از خود، در
حفظ ویژگیهای قومی و پایبندی به سنتهای ملی تركی شان كوشا بوده اند.
جهانشاه با استناد به این اوغوزنامه اویغوری كه در كتابخانه دربارش در
تبریز موجود بود به سفیر عثمانی اظهار داشته كه پدرش قارا یوسوف (قره یوسف)
و سولطان موراد (سلطان مراد) عثمانی هر دو از اولاد اوغوزخان میباشند.
شكراللّه" در كتاب "بححجت التواریخ" [از نخستین تواریخ عثمانی، تالیف ١٤٥٦
میلادی] می نویسد: "... چنین است كه در تاریخ ۸۵۲
مرحوم "سلطان مراد" [پدر سلطان محمد فاتح] این فقیر را [به سال ١٤٤٨] به
رسالت میرزا جهان شاه منظور داشت. چون رسیدیم و خدمت به جای آوردیم، روزی
سقاول آمد كه میرزا با شما در خلوت صحبت خواهد كرد، باید آمدن. سمعاً و
طاعة گفته، رسیدیم. در اثنای صحبت میرزا فرمود كه سلطان مراد برادر اخروی
من است و غیر از برادری، خویش من است. سبب خویشی پرسیده شد. فرمود كه
مولانا اسماعیل "تواریخ خان" را بخوانند و تواریخ اوغوز بیاورند. مولانا
اسماعیل آمد و كتابی آورد مغولی [اویغوری] نوشته. از این كتاب خبر داد كه
اوغوز را شش پسر بوده. نام ایشان: گوك [گؤی] آلپ، ییر [یئر] آلپ، دنگیز
[دنیز] آلپ، گون آلپ، آی آلپ، ییلدیز [اولدوز] آلپ. میرزا فرمود برادرم
سلطان مراد به گوك آلپ بن اوغوز می رسد و نسب قره یوسف به دنگیز آلپ می
رسد".
سكههای اویغوری در تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران
یكی از عرصه های مهم كاربرد رسمی و دولتی زبان و خطوط توركی در دولتهای توركی ایران كاربرد آنها در ضرب سكه است. قریب به تمام دولتهای توركی ایران زبان و عبارات توركی با خط اویغوری و یا عربی را در پولها (سكه ها، اسكناسها)، مهرها، طغراها ("توغرا" ویا "توغراق"، "تورا" مهری است كه بر فرمانهای پادشاهان تورك زده میشده است) توقیعات، فرمانها و نامه ها نیز بكار برده ا ند. در این سكه ها عبارت "سؤزوموز" و یا بعضن "سؤزوم" به معنی فرمان ما همیشه ضرب شده است. مونقولها، موغولها، تیموری ها (گوركانیها و میرانشاهها)، ایلخانیها (هولاكویی)، جلایریها (ایلكانی)، چوپانیها، اینجوییها (آل مظفر)، قاراقویونلوها (بارانلوها)، آغ قویونلوها (بایندریه)، صفویها (قزلباشیه)، افشارها و قاجارها در میان این دولتهای تورك و آزربایجانی هستند. بر این سكه ها نام سلاطین عموما به زبان توركی و به خط عربی، اویغوری حتی گاها چینی نگاشته شده است. مثلا در سكههای قازان خان علاوه بر خط عربی از خط توركی اویغوری و چینی به طور توآمان استفاده شده است. بر سكه های سلسله های تورك شده موغولی اكثرا عباراتی به تركی مانند "قوتلوق بولسون" (قوتلو اولسون = مبارك باد) چاپ شده است. بر سكه های چنگیز خان عبارت تركی "قاآن العادل، چنگیز خانی`ن یارلیغی" (فرمان شاهنشاه عادل، چنگیز شاه) دیده میشود. ("یارلیق" به معنی "بویروق" بوده و معادل "فرمان" فارسی و "امر" عربی است).
سكه های دوره موغولی و ایلخانی نیز به خط اویغوری است. سكههای این دوره (قازان محمود، اولجایتو محمد خدابنده، بوسعید بهادرخان، طغاتیمور، سلیمان) با خط اویغوری از بهترین سكههای ضرب ایران (در شهرهای تبریز، ساوه، سلطانیه، سمر، بغداد، كاشان، اصفهان، آمل، دامغان، جرجان، سمنان و ... ) می باشند. در دوره های بعد دولتهای تورك حاكم بر ایران در ضرب سكه از خط نستعلیق، خطی ایجاد شده توسط تركان آزربایجان، استفاده كرده اند.
خط تركی سیاقی
در
زمانهای قدیم در آزربایجان و در میان كسبه ترك با سواد خطی ریاضی بنام خط
سیاق مرسوم بود كه به عنوان وسیله ای برای نوشتن قیمتها و ارقام و اعداد و
یادداشت كردن اقلام نسیه به حساب مشتری بكار می رفت. كاسب های بیسواد نیز
با كمك فرزندان و یا دیگران این حسابها را یادداشت می كردند. بخش بسیار
بزرگی از اسناد تاریخی و مكاتبات دولتهای تركی آزربایجانی قارا قویونلو، آغ
قویونلو، صفوی، افشار و قاجار كه بالغ بر میلیونها عدد میشود، به خط سیاق
است. كلمه "سیاق" از فعل سایماقSaymaq تركی به معنی شمردن
گرفته شده است (از همین ریشه كلمه "ساییق" در زبان تركی به معانی هوشیار،
بیدار، نیمه بیدار، دارای خواب سبك، محتاط، دقیق، شمرده شده، به حساب آمده،
مورد احترام.... و كلمه "سایاق" به معنی نوع، طور، سبك، قاعده، روش....،
است). این خط را كه امروزه نیز در میان بعضی از بازاریان قدیمی ترك رواج
دارد از بقایای خط و الفبای قدیم توركان یعنی اویغوری شمرده اند. اعداد در
این خط با دو واحد قیرانQıran (از لقب فتحعلی شاه قاجار، صاحب قران) و تومه نTümәn (كلمه ای تركی به معنی ده هزار) حساب میشوند و با آن میتوان تا رقم ٩٩٩٩٩٩٩ را نشان داد.
برخی
خط سیاق را ایجاد شده از خط سیاق و یا سیاقت رایج در ممالك اسلامی شمرده
اند. انواع خطوط اصلی موجود در آثار و كتب خطی رایج در ممالك اسلامی در
تمدن اسلامی عبارتند از: كوفی، نسخ، ثلث، محقق، ریحان، رقاع، توقیع، تعلیق،
شكسته تعلیق، نستعلیق و شكسته نستعلیق. بعدها در دورههای متأخر، از سوی
عثمانیان برای محاسبات دیوانی، اسناد و دفاتر داخل و خرج، شیوه دیگری مورد
استفاده قرار گرفت كه به خط سیاق و یا سیاقت معروف شد. كاتبان این خط برای
اعداد و كلمات اختصاری وضع میكردند كه خواندن آن برای بسیاری آسان نبود.
به همه حال، حتی اگر خط مورد استفاده كسبه ترك، بازمانده خط اویغوری نبوده
بلكه مربوط به خط سیاقت بوده باشد، باز منشایی توركی دارد. زیرا خط "سیاق"
(سیاقت) به همراه خطوطی مانند "دیوانی"، "دیوانی جلی"، "رقاع"، و .....
توسط تركان عثمانی و خطوط "نستعلیق" و "شكسته نستعلیق" توسط تركان
آزربایجانی بوجود آمده اند. (خط نستعلیق، تا پذیرش الفبای لاتینی، خط ملی
تركان آزربایجانی بوده است).
هزاران سند توركی اویغوری، متروك و مهجور در موزه ها و كتابخانه های ایران
سیاست
دولتی و رسمی فارسی سازی مردم و فرهنگ و تاریخ ایران و حذف خلق، زبان و
فرهنگ و تاریخ تركی از صحنه آن، دامنگیر صدها اثر و سند ارزشمند تاریخی به
خط توركی اویغوری در موزه ها و كتابخانه های ایران نیز شده است. محمدزاده
صدیق برای این امر دلایلی را مطرح كرده و مینویسد: ".... شاید به خاطر
اینكه آثار فرهنگی سنگ نبشتههای گؤی تورك و چرم نبشتههای اویغوری از
تاریخ ایران زدوده شود. من در مقدمهی این كتاب و نیز كتاب "یادمانهای تركی
باستان" بعضی كتیبهها را معرفی كردهام كه هنوز در زیرزمین موزهی ملی
ایران مهجور و متروك مانده و اغلب به خط الفبای كهن توركی سومری، اویغوری و
اورخونی نوشته شدهاند."
امروزه در كتابخانه ها و موزه های سراسر ایران صدها، و هزاران سند و اثر، یرلیغها (یارلیقها) و نامه ها به خط توركی اویغور موجود است كه مهجور و رها شده اند، از جمله در موزه ایران باستان كه اسناد متعددی به خط توركی اویغوری و بعضا دارای مهرهای چینی را در خود جای داده است. در خبری گفته می شود كه اخیرا ١٠٠ سكه تاریخی در استان زنجان آزربایجان مستندسازی شده است. در میان این سكه ها، سكه های ایلخانی دارای خطوط مغولی و اویغوری نیز وجود دارند. در خبر دیگری گفته میشود كه با اقدام مشترك موزه ملی ایران و كتابخانه مجلس شورای اسلامی فهرست تفضیلی اسناد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی، شامل مبایعه نامه، مصالحه نامه، اقرارنامه، رای قاضی، وقفنامه، اجاره نامه، استشهادیه، سیاهه، عریضه، هبه نامه، تقسیم نامه، قرض نامه، امان نامه، استفتاء و رسید اموال منتشر می شود. بخش اعظم این اسناد در موزه ملی ایران، بخشی در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل، تعدادی در كتابخانه ملی تبریز و بخشی نیز در سازمان اوقاف و امور خیریه نگهداری می شود. مجموعه اسناد بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی كه در بخش دوران اسلامی موزه ملی ایران نگهداری می شود كهن ترین بایگانی دوران اسلامی ایران حاوی قدیمی ترین نمونه های اسناد است. این مجموعه كه شامل ٦٠٠ سند می باشد در سال ١٣٧٧ از گنجینه ذخایر مركزی موزه ملی ایران به بخش دوران اسلامی این موزه منتقل شده است. آثار مجموعه نگهداری شده در موزه دوران اسلامی مربوط به سده های پنجم تا دهم ه. ق. با خطوط تعلیق و رقاع بی نقطه و توقیع و تعدادی نیز به خط اویغوری است. این اسناد به زبان فارسی، عربی و مغولی نگاشته شده است.
تقویم توركی چینی دوازده حیوان
یكی
دیگر از هدیه های توركان اویغور به مردم ایران، تقویم توركی اویغوری و یا
چینی-توركی است. در تاریخ اسلامی این تقویم به نامهای تاریخ ترك، تاریخ
تركستان، تاریخ ختن، تاریخ اویغور و یا تاریخ تركان مشهور است. سالهای
تقویم دوازده حیوان توركی با نامهای دیگر بكار برده شده توسط اقوام مختلف
تورك در داخل پارانتز چنین است:
١-سیچان (كوسكه)، ٢-سیغیر (اود، اؤكوز)،
٣-بارس (قاپلان، بؤری)، ٤-دووشان، ٥-لوی (كلته، بالیق)، ٦-ایلان، ٧-یونت
(آت، ایلخی)، ٨-قویون (تكه، قوچ)، ٩-پیچین (كیرپی)، ١٠-تویوق (قوش)، ١١-ایت
(كوچوق)، ١٢-دونوز (قابان).
اثبات قدمت دیرینه توركان در دنیا از روی تمغا ها و...
+0 به یه نآثار پیدا شده از تیمره با قدمت 4300 سال
در تیمره ( مكانی در استان اراك نزدیك محلات - ایران) - قدیمی ترین مكان از نظر یافته های تاریخی
این آثار Tamğa (damğa هستند كه به تمغا نیز مشهور هستند و در واقع علایم و نشان هایی هستند كه به عنوان علامت و نشان بر اسناد، نامهها و فرمانها میزدند!
تصاویر توسط پرفسور ناصری فر گرفته شده و علایم نیز از كتاب دیوان الغات توركی محمود كاشغری آورده شده است
IYI tamgası كه در خط اورخون ( دو علامت كنار به معنی "س" و حرف وسطی به معنی "ل") می باشد
كه در تصاویر به زیبایی دیده میشوند!!
این علایم از علایم مغولی - توركی میباشند و اغلب یه حروف اورخون نوشته شده اند .
و از این رو میتوان اثبات كرد كه حضور توركان در فلات ایران قدمتی بیش از 4300 داشته و این علایم نیز علایم به كار رفته توسط آنها میباشد
البته من فقط به یكی از این تمغا ها اشاره كردم
توضیحات برای تصویر دوم
علایم خطی كه در ایران متعدد كشف گردیده و شبیه آنها در كشورهای ترك زبان از مغولستان، قفقاز ، ازبكستان، جمهوری آذربایجان تا كشور تركیه قابل رصد است. جالب آنكه خیلی از آنها در كشورهای مذكور به نام تمغاها و خطوط تركی باستان شناخته می شوند و امروز هم كاربست های متعدد دارند. این علایم خطی در ایران حداقل متعلق به 2300 ق.م است كه به خطوط Linear معروف هستند. این علایم برای نخستین بار است كه در ایران كشف و معرفی می شود، كه نشان از یك همبستگی فرهنگی و ریشه های مشترك دارند!! -- محل كشف سنگ نگاره ها: تیمره -- كشف و عكس: محمد ناصری فر
حتی قدمت برخی سنگ ها در تیمره به 5000 سال نیز میرشد اما سنگ های علایم یافته شده تمغا قدمتی 4300 دارند : استادمحمد ناصری فرد ( دكترای باستان شناسی هنر- از مالزی )
از این رو میتوان اثبات كرد كه حضور توركان در فالت ایران قدمتی بیش از 4000 سال داشته باشد
، قبل از ورود آراییان !! یعنی 2000 سال پیش
تصویر آخر الفبای اورخون
خود قضاوت كنید