حقوق نزد تركان باستان
+0 به یه ننوشته ی: دكتر اسرا یاقوت ترجمه ی: محمد قجقی
یكی از عللی كه پژوهشگران را به این اشتباه و عدم قبول شیوهی معیشتی غیر از كوچنشینی برای تركان سوق داده، آنست كه هنوز تحقیقات وسیع و جامعی در خصوص تاریخ فرهنگ و موسسات حقوقی دولتهای ترك- كه با نامهای گوناگون دیده میشوند- صورت نپذیرفته است. همانگونه كه فؤاد كوپرولو بیان كرده: چون تاسیس دولت به معنای ایجاد موسسات میباشد، لذا طبیعی است كه امپراتوریهای بزرگ ترك، تشكیلاتی توانمند و كارآ، یعنی موسسات حقوقی استوار و مورد اعتماد بوجود آورده باشند. بدین جهت میتوان اذعان داشت، زمانی كه تركان به اسلام می گرویدند، صاحب یك فرهنگ حقوقی باستانی و قدرتمند بودهاند. در حقیقت همهی مورخین حقوق، قوم شناسان و جامعه شناسان در این مورد كه، حتی در جوامع بسیار اولیهی انسانی هم حقوق وجود دارد، هم داستانند. هیچ شك و تردیدی وجود ندارد كه جوامع باستانی ترك- كه به صورت جماعاتی با سطوح متفاوت و به شكل دولتهایی میزیستهاند- حقوق خاص و ویژهی خود را داشتهاند. اما آن نظام حقوقی، همانند قوانین امروزی، تثبیت نشده بودهاند. چون در آن ادوار و كمی قبل از آن تعداد دولتهایی كه قوانین مكتوب داشته باشند، اندك بوده است. اصول و قواعد حقوقی، با اصول دینی و اخلاقی آمیخته و به شكل عرف و عادت و آداب و رسوم در میآمده است. از دورههای بعدی تاریخ تركان، اصول حقوقی مكتوب باقی مانده است. قدیمیترین اسناد حقوقی كه تا امروز باقی مانده و در دسترس میباشند، به شكل قرارداد بوده و به اویغوران تعلق دارند. البته این اسناد به شكل متون قانونی مكتوب نیستند، بلكه مقاوله نامههایی هستند شامل روابط بین افراد و یا روابط افراد با دولت و به شكل عقود مكتوب. منابعی كه بتوان به عنوان اطلاعات مرتبط با ساختار حقوقی دول تركی كه قبل از اسلام تشكیل شدهاند، تلقی كرد، بسیار معدودند. در راس آنها منابع چینی قرار دارند. چینیها از قدیمترین ایام تعداد زیادی وقایعنامه، سالنامه و كتب تاریخی دربارهی خود و در خصوص ملل مجاورشان تالیف نمودهاند. البته نمیتوان توقع داشت كه چینیها دربارهی تركانی كه یكسره با ایشان درگیر جنگ و نزاع بودهاند، اطلاعات بی طرفانه ارائه نموده باشند. ضمناً مشكلات قرائت این متون نیز بهنگام استفاده از آن آثار، مسئلهساز بوده است.
شكل دیگر منابع ارزشمند، به صورت «كتیبهای» و «باستانشناسانه» است. اما به منابع كتیبهای و باستانشناسانه كه بویژه روشنگر ساختار حقوقی دولتهایی كه قبل از اویغوران تشكیل شدهاند، به ندرت برمیخوریم.در این دوره از نظر حقوق عمومی، بویژه كتیبههای باقی مانده از گوك تركان، حاوی اطلاعات متنوعی میباشند. یكی از مهمترین نكاتی كه در این سنگ نبشتهها جلب نظر میكند، آن است كه خاقان همهی كارها را بخاطر اتباعش انجام میداده است. خاقان مسئول تامین رفاه مردم و كسب پیروزی در جنگها و وظایف دیگر بوده است. این امر نشاندهندهی وجود روابطی پیچیده و مهم بین دولت گوك ترك و مردم بوده است. پس از دورهی اویغوران، این منابع پربارتر و غنیتر میشوند. علاوه بر ساختمانها و نوشتههایی كه در جریان اكتشافات باستانشناسی در تركستان شرقی بدست آمدهاند، اسنادی كه بر روی كاغذ و یا پوست نگاشته شدهاند و یا از مردم بدست آمدهاند،نیز از لحاظ حقوقی ارزش بسیار زیادی دارند.
از آثار قوم شناسانه ،كه فرهنگ، عرف و عادات مردم را به شكل محدود، ملی و یا جغرافیایی توصیف نمودهاند، مكتوباتی كه مرتبط با تركان است، میتوانند به عنوان منبع مورد استفاده قرار گیرند. اگر بتوانیم با شیوهی نگاه به گذشته (retrospect method) عرف و عادت و حقوق قبل از اسلام تركان را مورد پژوهش قرار دهیم، امكان بدست آمدن نتایج دور از انتظار نیست. مثلاً اینكه نهاد فرزند خواندگی در نزد قرقیز- قزاقها، علیرغم مسلمان شدنشان وجود دارد، بیانگر آن است كه موضوع فرزند خواندگی نزد ایشان مسبوق به سابقه بوده است.
از جمله منابعی كه در جریان مطالعهی فرهنگ و تمدن تركان باستان و از جمله حقوق ایشان مورد مراجعه قرار میگیرد، زبان تركی میباشد. با تكیه بر پژوهشهای انجام شده در آن مورد ضمن اینكه میتوانیم زمان پیدایش واژگانی كه مفاهیم حقوقی دارند و در زبان تركی وجود داشته و یا دارند را معلوم كنیم، قادر خواهیم بود، اطلاعات گوناگونی نیز در خصوص اینكه تركان در آن دوره، صاحب كدام نهادها بودهاند، بدست آوریم. بویژه اگر زبان ملتهایی را كه با تركان رابطه داشتهاند و از زبان ایشان واژگانی اخذ شده باشد مطالعه نمائیم، میتوانیم اصطلاحات حقوقی و یا واژگان مرتبط با تشكیلات را كه در زبان تركی وجود داشته است، مشاهده نمائیم.
اطلاعات دربارهی دولتهای تركی كه قبل از سال 220/ ق.م میزیستهاند، بسیار نادر است. در آن خصوص فقط در منابع چینی اطلاعاتی وجود دارد. اما با تكیه بر این اطلاعات اندك مطالعهی حقوق تركان، امكانپذیر نیست. بدین سبب سعی خواهیم نمود نظامهای حقوقی دولت هون (220/ ق.م تا 216/م) دولت گوك ترك (552/م تا 745/م) و دولت اویغور (745/م تا 940/م) را مورد مطالعه و پژوهش قرار دهیم.
دولت هون و نظام حقوقی آن
قدیمیترین دولتی كه در آسیای میانه پدید آمده و از طرف چینیها با نام «هی اونگ نو Hiung-nu » نامیده شده، هونها هستند. چینیها از قرن 13/ ق.م هون را میشناختهاند. چینیها برای مصون ماندن از خطرات هونها مجبور شده بودند دیوار چین را در قرن سوم قبل از میلاد بنا نمایند.
موضوع ترك بودن یا ترك نبودن هونها، بویژه در قرن 19/ م به مناقشهی بزرگی دامن زد. تحقیقاتی كه در این اواخر انجام شده، یافتههایی بدست دادهاند كه عدهای رابر آن داشته تا هونها را ترك بدانند، در حالی كه برخی این موضوع را نمی پذیرند. چه باور كنیم كه هونها نیای مستقیم تركان بودهاند و چه بپذیریم كه تركان شاخهای از هونها بودهاند، موضوعی كه اهمیت بسیار زیادی دارد آنست كه، ما در مطالعهی نظامات حقوقی دولتهای تركی كه قبل از اسلام تاسیس شدهاند، با دولت هون آغاز مینمائیم.
از تواریخ چینی میتوانیم اطلاعاتی دربارهی نظام حقوقی دولت هون و تشكیلات آن كسب نمائیم. این تواریخ، یا از اطلاعاتی كه مامورین رسمی شاغل در كاخهای فرمانروایان چینی، به عنوان وقایع نگارپدید آوردهاند، یا از اطلاعات ثبت شده توسط مورخین ویژه ی دیگری ،حاصل شدهاند.
آ= حقوق عمومی
در حقوق عمومی تركان، حق نمایندگی فرمانروایی منحصراً در یك فرد متمركز است. اوضاع و شرایط تركان باستان و هونها مشابه بودهاست. فرمانروایان هون كه قدرت را در دست داشتند، با عناوین گوناگونی نامیده میشدند. برخی از این عناوین مثل شان- یو yu- şan ؛ تا- هو (tan-hu) عنوانهایی هستند كه چینیها دادهاند. علاوه بر اینها، تركان از عناوینی چون خاقان (Kağan) ؛ یبغو (Yabgu) و خان (Kan) نیز استفاده مینمودهاند. خاقانهای ترك كه فرمانروایان سراسر زمین تلقی میشدند، همهی ممالك جهان را به امر خداوند «tanri» اداره میكردند. این نوع استنباط از دولت و فرمانروا، از جنبهی تاریخ حقوق، اهمیت بسیار زیادی دارد. علاوه بر آن به نظر تركان، خاقانهایشان نمایندهی برگزیدهی آسمان (Gök) بر روی زمین میباشند. در این طرز نگرش و تلقی، تاثیر دولت چین به روشنی دیده میشود. چینیها به امپراتورشان تئین- تسه (Tien –Tse) یعنی «فرزند آسمان» میگفتهاند.
در راس وظایفی كه خاقانهای تركان باستان بر عهده داشتند، وضع قوانین نیكو، اجرای عادلانهی آن و حفظ و حراست از مردم قرار داشت،. زیرا معتقد بودند یك دولت با قانون بر پای تواند ماند.
كسی كه میخواست خاقان شود، حتماً میبایست خردمندترین عضو خاندان باشد. اعلام خاقان جدید، طی یك مراسم مشترك صورت میپذیرفت. روسای قبایل برگزیده با وزرایشان جمع میآمدند و خاقان جدید را بر روی نمدی مینشاندند و ضمن سر دادن فریادهای شادی بخش، او را از زمین بلند مینمودند. بعداً سوار بر اسب و در حالی كه طنابی ابریشمین بر گردنش بسته بودند از او میپرسیدند، میخواهد چند سال خاقان باشد. به تعداد سالها، به سرعت گرههایی بر طناب مزبور میزدند. البته این تشریفات هیچ وقت ارتباطی با تعیین طول مدت فرمانروایی و اقتدار خاقان نداشته است.
قلمرو هونها به دو قسمت «راست» و «چپ» تقسیم میشد. از نظر اهمیت، خدیوی كه در راس جناح چپ قرار داشت، بلند مرتبهتر بود. این خدیوان در مناطق تحت ادارهشان به شكل نیمه مستقل عمل میكردند. این تشكیلات دوگانهی دولت هون، بعدها و بویژه در نزد تركان اوغوز، عیناً مشاهده میشود. هر یك از دو جناح چپ و راست، خود به 6 بخش تقسیم میشدند. برای هر یك از مدیران شش بخش، دیوان خانهای تشكیل میشد. این مدیران بر اساس وظایفشان، عناوین گوناگونی داشتهاند. پس از عنوان «تانری كوت تان» (Tanri- Kut Tan) متعلق به خاقان، مهمترین عنوان «توكی» (Toki) (به چینی Hien) بود. این عنوان خاقان، همیشه به پسر برجستهترش داده میشد. در هر دیوانخانه سه مامور وجود داشت یكی از ایشان حاكم شهر؛ دیگری مسئول و ناظر امور مالی دیوان و سدیگر، سرنگار (Sir Katibi) ]خفیه نویس[ بود.
در منابع چینی، در رابطه با امور دولتی و آداب و رسوم مذهبی، از سه تشكل سخن بمیان آمده است. یكی از این تجمّعها بیشتر وجه دینی داشته و در اولین ماه سال در كاخ خاقان برپا میشد و طی آن، علاوه بر انجام مراسم قربانی برخی از مسائل مرتبط با دولت نیز مورد بحث و قرار میگرفت. تجمّع دیگر در بهار و در ماه پنجم بهار ]منظور در تقویم تركان باستان میباشد[ در لونگ چنگ (Lung- ç eng) انجام میشد. این تجمع از نظر هونها اهمیت بسیار زیادی داشت. به خاطر آسمان، زمین، نیاكان و دیگر قدرتهای طبیعی قربانیهایی تقدیم میشد؛ مسابقات اسبدوانی، كشتی شتران و غیره ترتیب داده میشد؛ فرمانرواییها تصویب و تایید میگشت؛ انتخاب خاقان مدیر صورت میگرفت و در صورت ضرورت مدیریت را به جمع بزرگ و گستردهای از افراد صاحب صلاحیت واگذار مینمودند. ضمناً در همین گردهمایی مسائل كلان كشوری در طی مذاكرات عمومی مورد بررسی قرار گرفته و تصمیمهای لازم اتخاذ میگشت. تجمع دیگر در پاییز و برای شناسایی و تثبیت تعداد حیوانات و قدرت و نیروی انسانی و نظامی دولت در منطقهی ما.ئیi -, Ma در تای لین [Tailin] برگزار میشد.
تركان باستان برای اینكه تصمیمات متخذه در این تجمعات را در سطح عمومی و كشوری قابل اجرا نمایند و ضمناً بتوانند اقدامات انجام شده را پیگیری كنند، نهاد دیگری را تاسیس نمودند و آن حكومتی بود كه از وزیران تشكیل میشد. در منابع چینی، از زمان هونها به بعد به تكرار از وزیران ترك در دولتهای ترك صحبت میشود كه برای تنظیم و تحقق وظایف اداری و روابط خارجی تلاش مینمودهاند.
یكی از سازمانهایی كه در درون دولت هون پدید آمد، تشكیلات نظامی بود. همانگونه كه اندیشمندی مجار گفته است: اسب اقوام دیگر را بر پشت خویش حمل میكند، اما قوم هون در پشت اسب زندگی میكند، انگار كه به اسبها چسبیدهاند. در ملل دیگر نیروی نظامی عمدتاً از افراد مزدور تشكیل میشده، در صورتی كه در میان تركان «قشون» نیروی دفاعی طبیعی دولت تلقی میگردید. مخصوصاً قشونی كه از واحدهای سواره نظام مجهز به زره سبك متشكل از ده نفر- تحت امر ده باشی- به وجود می آمد. در جنگها برای هر 50 هزار نفر یك فرمانده بزرگ وجود داشت. جدّیتی كه در انجام وظایف نظامی وجود داشت ،در تمام واحدهای اداری از هر نوع آن- انعكاس یافته و باعث میشد كاركرد مكانیسم دولتی با دیسیپلین نظامی تامین شود. این وضع میتواند روشنگر خصوصیت نظامی دولت ترك باشد.
در اجتماعات باستانی تركان، فرد از اهمیت زیادی برخوردار بود. برای انسان به خاطر نفس انسان بودنش ارزش گذاشته میشد. سخنان یكی از وزیران هون كه در سال 167/ ق.م به چین رفته و برگشته بود و در منابع چینی ثبت شده است، این مورد را روشن میسازد: اخلاق و قوانین چینی فرسوده و كهنه شدهاند. حاكمین و مردم با چشمانی پر از كین به هم مینگرند. نیرو و توان انسانهایی كه خانهها و كاخها را میساختهاند به پایان رسیده است. در چین مردم نیرو و توان خود را بر پوشیدن ، خوردن، شخم زدن زمین و پرورش كرم ابریشم نهادهاند. آنها مجبورند برای دفاع از خویش دیوار دفاعی بسازند و شهرهای جدیدی بر پا دارند. در این حالت مردم چین در زمانهای خطر برای جنگ و نبرد آموزش نمیبینند، در زمان صلح نیز آن چنان خسته و فرسودهاند كه حتی برای كارهای شغلی خود نیز نیرو و توانی نمییابند. اما تركان هنگامی كه از جنگ برمیگشتند، هر كسی سر كار خود میرفت و به خانوادهاش ملحق میشد. در واقع آموزش نظامی بخشی از زندگی روزمره شان بود.
منابع چینی از قوانین جزایی هونها نیز بحث كردهاند. بر اساس اطلاعاتی كه از این منابع بدست آمده، در نزد تركان رسم «خونخواهی» وجود نداشت. هر كسی كه فردی را به قتل میرساند، اعدام میگشت. جرایم كوچك با عبور دادن چرخهای ارابه از روی محكوم و جرایم بزرگ با مرگ كیفر داده میشد. برخی عبارت «پایمال كردن زیر چرخهای ارابه» را به معانی «مهر و تمغا زدن بر صورت» و یا «با باتون مضروب كردن» دانسته و ارزیابی نمودهاند. در ارتكاب به دزدی، خانوادهی مجرم نیز بهمان نسبت مسئول شمرده میشدند. مجازات حبس، به مدت ده روز بود، چون به علت دولتی كوچنشین نمیتوانستند زندان دائمی داشته باشند.
تركان باستان و بویژه هونها، اصول مرتبط با حقوق بینالملل نیز داشتند. تركان باستان در صورتی كه عدم تفاهمی پدید میآید، سعی میكردند از طرق صلحآمیز به حل مسئله بپردازند. بنظر آنها شكل معمول و عادی روابط بینالملل «صلح» است. علاوه بر این ایشان اصل مصونیت سفیران را نیز پذیرفته بودند. از نظر هونها فرار از جنگ به معنای مرگ بود. به همین خاطر جزای فرار از جنگ «مرگ» بود.
ب: حقوق خصوصی
اطلاعات مربوط به حقوق خصوصی هونها در منابع چینی بسیار محدود است. در این منابع عموماً به حقوق خانواده به عنوان شاخهای از حقوقی خصوصی برمیخوریم. بر اساس اطلاعات اولیه، هونها صاحب یك ساختار خانوادگی پدرسالارانه بودند. از اصول این خانوادهی پدر سالار، برون همسری (ekzogami) بوده است.
در دولت هون طوایف معینی وجود داشتند كه خاقانها از میان دختران ایشان همسر برمیگزیدند. در بین آن طوایف هون كه از نظر اجتماعی- اقتصادی پیشرفته بودند، ازدواج از طریق فراری دادن دختر وجود نداشت. چون در منابع به اسنادی در خصوص رسم فراری دادن دختران و ازدواج با ایشان بر نمیخوریم.
جالب توجهترین نكته دربارهی حقوق خصوصی هونها، رسم لویرات (levirat) بود. طبق این رسم و قاعده هونها به عنوان یك تكلیف حقوقی میپذیرفتند كه پس از مرگ پدرشان با مادر اندرهایشان ؛ پس از مرگ برادران بزرگشان، برادران كوچكتر، با برادرزادههایشان؛ پس از مرگ عموهایشان، برادرزادهها با زن عموهایشان ازدواج نمایند. میتوان تصور كرد كه یكی از مهمترین اهداف این رسم، جلوگیری از انشقاق خانواده و جلوگیری از فلاكت و تنگدستی زنانی كه شوهرانشان مرده بود و فرزندان یتیم آنها، بوده است. ضمناً میتوان چنین اندیشید كه اگر زنی پس از مرگ همسرش، به خانوادهی اصلی و سابقش برمیگشت، باعث كاهش قدرت كاری بالفعل آنها میگشت.
یكی دیگر از نتایجی كه از رسم «لویرات» حاصل میشود آنست كه رسم تعدد زوجات در نزد هونها وجود داشته است. بر اساس نوشتهی «شیچی» (şiçi) از منابع رسمی تاریخ چین مته (Mete) پسر تومان (Tuman) از همسر بزرگش بوده است.
«اولو خاتون» لقبی است كه به اولین همسر تومان، پدر مته داده شده بود.همسر دوم او قوما خاتون (Kuma Hatun) است. پسری كه از همسر اول بدنیا آمد، پسر بزرگ و پسری كه از همسر دوم بدنیا آمده، پسر كوچك او میباشند.
«قوما» از همسر اصلی بسیار متفاوت است. ملحق شدن قوما به خانواده، نه به سان یك همسر بلكه به شكل خواهر خاتون بوده است. فرزندان قوما به جای اینكه به او مادر بگویند خاله اطلاق مینمودند. عنوان «مادر» صرفاً برای همسر اصلی قابل استفاده بود. فرزندان قوما سهمی از ثروت پدری دریافت نمیكردند. علاوه بر این پسری كه فرمانروا از قوما پیدا می نمود ، نمیتوانست به فرمانروایی برسد.منابع چینی در این باره كه در نزد هونها خاتون خاقان، عیناً همانند خاقان از قداست برخوردار بوده و اینكه در ادارهی امور دولت مسئول تلقی میشدهاند نیز، صحبت نمودهاند.
هونها در جنگ سعی میكردند تا جای ممكن اسیر بگیرند ،چون این اسراء در راس دارایی آنها قرار داشتند و ایشان را برای انجام كارهای مربوط به گلههای چهار پایانشان به كار میگرفتند.
در منابع چین باستان به وجود اختلاف طبقاتی بین طوایف ترك تصریح شده است. از یافتههای باستان شناسی سال های اخیر نتایجی بدست آمده كه صحت مطالب مندرج در منابع را تایید مینمایند. از قبر یكی از نجبای هون كه در قرن اول قبل از میلاد میزیسته 85 پلاك طلایی و نمونههایی از زیباترین پارچههای چینی و ایرانی یافته شده است. قبور اغنیاء با قبرهای فقرا بسیار متفاوتند.
مهمترین نكتهای كه از جهت حقوق ارث هونها جلب توجه مینماید، آنست كه اگركسی جسد همرزمش را كه در میدان كشته شده از میدان خارج می نمود، ماترك او را تصاحب مینموده است.