"نگاهی به تاریخچه رسمیت زبان تركی در ایران"-مهران باهارلی
+0 به یه ن| یازار : Turk oglan |
زبان رسمی و یا دولتی، زبانی است
كه از سوی یك دولت بدان موقعیت قانونی ویژه ای مانند كاربرد در امور اداری،
مجلس قانونگذاری، سیستم قضائی یك كشور و .... اعطا شده باشد. این تعریف
هرچند مربوط به عصر حاضر است اما با دقت و صحت كافی می تواند در باره
زبانهای دولتی در تاریخ نیز بكار برده شود.
به گواهی هزاران سند و مدرك تاریخی، زبان تركی اقلا در یك هزار سال اخیر -
در برخی دوره ها به همراه فارسی و اغلب بدون آن- یكی از زبانهای رسمی و
دولتی دولتهای توركی حاكم بر اراضی ایران امروزی بوده و در صدور فرمانها،
مكاتبات نهادهای گوناگون دولتی، انتشارات و اسناد و مدارك رسمی دولتی،
دیپلماسی بین المللی و ارتباطات دیپلماتیك خارجی، مناسبات رسمی بین سران
دولتها، چاپ اسكناسها و ضرب سكه و ... بكار رفته است. برخی از این دولتها
عبارتند از دولت بستام )ویستهام(، بنی ساج، سالاریان )كنگریان(، سیمجوریان،
سبكری، قاراتگینی، غزنویان )سبك تكینی(، خوارزمشاهیان )انوش تكینی(،
سلجوقیان كبیر، سلجوقیان خراسان، سلجوقیان كرمان )آل قاورد(، سلجوقیان
اصفهان، سلجوقیان لرستان )برسقیان(، سلجوقیان همدان-آزربایجان، سلجوقیان
عراق-آزربایجان، شوملا )شمله( افشار-عربستان )خوزستان(، قتلق خانیان كرمان
)قاراخیتای(، آق سنقریان )احمد یلیان(، اتابكان آزربایجان )ایلدنیزیان(، آل
پیشگین، اتابكان فارس )سالغوریان(، اتابكان یزد، ایلخانیان )هلاكوئیان(،
جلایریان )ایلكانیان(، چوپانیان )آل سلدوز(، ارغون شاهیان، اینجوییان )آل
مظفر(، تیموریان )كوركانیان(، تیموریان خراسان )دوغاتیموریان(، تیموریان
اصفهان، شیروانشاهان )میرانشاهان(، قاراقویونلوها )بارانلوها(، آغ
قویونلوها )بایندریه(، صفویه )قزلباشیه(، افشاریان، خانات آزربایجان
)افشار-اورمیه، كنگرلو-ماكو، بیگلر بیگی-تبریز، بدیر اوغلو-اردبیل،
دنبلی-خوی، شقاقی-سراب، گرگر، نمین، خیاو، قاراداغ، مراغه، ...(، قاجاریان و
حكومت ملی آزربایجان.زبان تركی، زبان رسمی دربار، سلاطین و هئیت حاكمه:
مهمترین مصداق رسمی و دولتی بودن یك زبان، كاربرد آن از سوی هئیت حاكمه و
در گذشته سلاطین و دربار است. در متون تاریخی بیشماری به كاربرد زبان تركی
به عنوان زبان سلاطین و دربار و هئیت حاكمه در دوره اسلامی ایران و در برخی
از موارد پیش از آن اشاره شده است. این كاربرد به تنهائی برای اثبات رسمی
بودن زبان تركی در عهد این دولتها كافی است. در این دوره ها زبان كاری
سلاطین و پادشاهان ترك، تركی بوده است و بسیاری از آنها مانند سلطان سنجر
اصلا فارسی نمی دانسته اند و یا مانند ناصرالدین شاه به سختی به آن تكلم می
كرده اند.
نخستین نمونه حضور زبان توركی به عنوان زبان رسمی و دولتی درباریان و شاهان
در دربارهای دولتهای حاكم بر اراضی ایران مربوط به عهد دولت ساسانی و دوره
هرمز چهارم ملقب به تركزاد، نوه خاقان دولت گوك تورك ایستمی خان می باشد و
اوج آن مربوط به دوره صفوی است. در دوره صفوی تركی، زبان دولتی و رسمی این
دولت بود. شاهان، سران دولت و افسران عالیرتبه نظامی قیزیلباششان در دربار
و ارتش، چه در تبریز، چه در قزوین و چه در اصفهان به تركی سخن می گفتند.
دولت بالكل تحت حاكمیت تركان قرار داشت و سران دولت همه ترك بودند. آخرین
نمونه ها مربوط به دوره قاجار است. در دوره قاجار نیز زبان تركی، زبان
دربار و سلاطین و ولیعهد و بنابر این زبانی رسمی و دولتی بود. تركی كه زبان
آریستوكراسی و اعیان و اشراف تلقی می شد، مورد علاقه و توجه توده مردم غیر
ترك نیز بود.
زبان تركی، زبان رسمی ارتش و نیروهای مسلح: پس از دربار، نهاد دیگری كه
همواره بر حضور و كاربرد زبان تركی به عنوان زبان انحصاری آن در تاریخ
دولتهای تركی حاكم بر ایران اشاره می شود، ارتش و نیروهای مسلح است. زبان
تركی از دیر باز زبان ارتشهای ایران بوده است. مانند دربار، در این نیروهای
مسلح و ارتش نیز كاربرد زبان تركی منحصر به دوره بعد از اسلام و دوره
حاكمیت تركان بر ایران نبوده به پیش از آن و دولتهای غیر تركی نیز بر می
گردد.
از نخستین نمونه های كاربرد زبان تركی در ارتش، نمونه پادشاه ساسانی بهرام
گور فرزند یزدگرد یكم كه در سال ۴۲۰ میلادی بر تخت پادشاهی نشست می باشد.
در تاریخ زین الاخبار یا تاریخ گردیزی كه بیش از یك هزار سال قبل و در سال
٤٤٤ هجری قمری تألیف شده، چنین گفته می شود: "بهرام گور به هر زبان سخن
گفتی، به وقت چوگان زدن، پهلوی گفتی و اندر حربگاه، تركی و اندر مجلس، با
عامه دری گفتی، ...". آخرین نمونه ها مربوط به دوره احمد شاه قاجار است.
چنانچه سرلشگر عبدالله خان امیر طهماسبی فرمانده گارد قزاق محافظان احمدشاه
و والی نظامی ایالت آزربایجان، نطقها و گزارشات نظامی خود به پادشاه را به
تركی به عرض می رسانید.
زبان تركی در مكاتبات دیپلماتیك خارجی: زبان تركی در دوره های گوناگون به
عنوان زبان رسمی و دولتی در مكاتبات دیپلماتیك خارجی نیز به كار رفته است.
مشهورترین اینگونه مكاتبات، مكتوبات تركی سلاطین صفوی به پادشاهان كشورهای
اروپائی است كه در موزه های گوناگون جهان نگهداری می شوند. از این دسته است
نامه شاه تهماسب اول )١٥٧٦- ١٥٢٣( به امپراتور عثمانی سلطان سلیم )١٥٧٣-
١٥٦٦(، نامه صفی شاه اول صفوی )١٦٤٢- ١٦٢٨( به امپراتور اتریش و پادشاه
مجارستان فردیناند دوم و نامه حسین شاه صفوی )١٧٢٢-١٦٩٤( به دوك ساكسون و
پادشاه لهستان فردریك اوگوست نعل شكن، هر سه به زبان تركی آزربایجانی. در
این دوره برای نگارش دیوانی تركی اداره و كارمندان ویژه ای اختصاص داده شده
بود. زبان دولتی تركی، فارغ از موقعیت جغرافیایی پایتخت امپراتوری تركی
–آذربایجانی صفوی، هم در آذربایجان )تبریز و قزوین( و هم در فارسستان
)اصفهان( بكار میرفته است. كاربرد رسمی زبان تركی محدود به عرصه خاصی نبوده
و دایره گسترده ای از احكام و فرامین و مكاتیب و مراسلات دیپلماتیك تا
امان نامه را شامل میشده است. طیف مخاطبان نه تنها شامل مقامات ایرانی و
مردم ایران )كه زبان ملی اكثرشان تركی بود( و یا سلطان عثمانی و دیگر
سلاطین تورك همزبان و همتبار و همدین بوده، بلكه پادشاهان روسیه و مجارستان
و اتریش و لهستان و ... را نیز در بر میگرفته است.
زبان تركی در روابط سیاسی خارجی: در تاریخ دولتهای تركی ایران، زبان تركی
به عنوان زبان رسمی در روابط سیاسی خارجی این دولتها نیز بكار رفته است.
كاربرد زبان تركی به عنوان زبان رسمی سران دولتها و بویژه شاهان در روابط
خارجی و دیدار با شاهان و سران دولتهای دیگر، نه تنها در همه دولتهای تركی
حاكم بر ایران دیده می شود، حتی در دوره دولت پهلوی نیز شایع بوده است.
چنانچه رضاخان در دیدار رسمی با آتاترك طی سفر خود به تركیه، به زبان تركی
سلیس صحبت كرده است. همچنین در طول تاریخ، بسیاری از سفرای دولتهای تركی
ایران نیز صرفا زبان تركی را كه زبانی رسمی و دولتی بود می دانسته اند و در
روابط خارجی بكار می بردند. به عنوان مثال موسی بیگ سفیر شاه عباس صفوی در
هند جز زبان تركی نمیدانست. محمد رضا بیگ سفیر ایران در پاریس )١٧١٥( نیز
زبان فارسی را بلد نبود.
زبان تركی در ثبت عهدنامه های بین دولتها: كاربرد زبان تركی به عنوان زبان
روابط خارجی، محدود به ارتباطات شفاهی نبوده بلكه عرصه دیپلماسی مكتوب و
ثبت عهدنامه ها را نیز شامل می شده است. به عنوان مثال متن پیمان قصر شیرین
منعقده با دولت عثمانی در سال ١٥٣٩ تنها به زبان تركی نوشته شده است.
زبان تركی، زبان رسمی در صدور فرامین داخلی: یكی از مهمترین مصادیق كاربرد
زبان تركی به عنوان زبان رسمی و دولتی در امور اداری، استفاده از آن در
صدور فرامین داخلی است. نمونه های متعدد اینگونه فرامین تركی در موزه ها و
كتابخانه های جهان پراكنده است. به عنوان مثالفرمان شاه اسماعیل
)١٥٢٤-١٥٠٢( و امان نامه شاه عباس دوم صفوی )١٦٦٦-١٦٤٢( به منوچهرخان
بیگلربیگی شیروان، هر دو به زبان تركی آزربایجانی.
سكه ها و اسكناسها، گواه دولتی بودن زبان تركی در ایران: از مهمترین عرصه
های دولتی بودن زبان تركی در تاریخ ایران، كاربرد آن در اسناد رسمی دولتی و
در راس آنها سكه ها و اسكناسها است. نوشته های توركی بسیار پیشتر از آنكه
نخستین كلمات فارسی بر پولها ظاهر شوند، بر پولهای دولتهای توركی و
آزربایجانی حاكم بر اراضی ایران امروزی بكار رفته اند. كاربرد زبان فارسی
بر سكه ها در اراضی ایران امروزی، پدیده ای نسبتا جدید بوده و مربوط به قرن
شانزده در عصر صفویان و حمله اشرف افغان به فارسستان آنهم در فرم شعر است.
پیشتر از آن و بر خلاف زبان تركی، زبان فارسی هرگز بر سكه ها بكار نرفته
بود. قریب به تمام دولتهای توركی حاكم بر آزربایجان و ایران امروزی، زبان،
كلمات، عبارات و نوشته های توركی را در پولها )سكه ها، اسكناسها(، مهرها،
طغراها، توقیعات، فرمانها، نامه ها و دیگر اسناد رسمی دولت خویش بكار برده
اند. خطوط بكار برده شده در ثبت این نوشتجات توركی، عربی، اویغوری، چینی
حتی رونیك گوك تورك بوده است. به عنوان نمونه دور تا دور نخستین اسكناسها
ویا چاوهای تورك عباراتی به خط توركی ختائی و یا اویغوری درج شده است. بر
سكه های سلسله های موغولی تورك، عباراتی توركی مانند "قوتلوق بولسون"
)مبارك باد( چاپ شده است. بر سكه های چنگیزخان عبارت تركی "قاآن العادیل،
چنگیز خان′ینگ یارلیغی" )حكم شاهنشاه عادل، چنگیز شاه( دیده میشود. نمونه
دیگر اسكناس چرمی نادرشاه افشار است كه بر آن جمله كوتاه تركی "دئمه گوتور"
نوشته شده بود. جمهوری )حكومت ملی( آزربایجان تاسیس شده در سالهای جنگ
جهانی دوم، نخستین دولت توركی و آزربایجانی در ایران و آزربایجان جنوبی است
كه اسكناسهای ملی و دیگر اسناد دولتی خود را منحصرا به زبان تركی چاپ و
نشر كرده است.
زبان تركی، زبان رسمی قورولتایها )مجالس مشورتی(: كاربرد زبان تركی در
قورولتایها، نهادهایی كه معادل مجلسهای موسسین و شاید قانونگزاری معاصر
اند، یكی دیگر از عرصه های كاربرد این زبان به عنوان زبانی رسمی و دولتی در
ایران است. اسناد و مدارك تاریخی موجود نشان می دهند كه در همه
قورولتایهای دولتهای تركی حاكم بر ایران، زبان بكار برده شده زبان تركی
بوده است. برجسته ترین نمونه، قورولتای موغان در دوره نادر شاه افشار است.
زبان رسمی این قورولتای تركی بوده و خود نادرشاه نیز با همه مدعووین و
مهمانان داخلی و خارجی، صرفا به تركی صحبت كرده است.
زبان تركی، زبان یادمانهای تاریخی: یكی دیگر از مصادیق رسمی و دولتی بودن
زبان تركی در تاریخ ایران، كاربرد آن در یادمانهای تاریخی برپا شده توسط
دولتهای تركی حاكم بر ایران و سلاطین و مقامات این دول تركی است. دو نمونه
مهم از اینگونه یادمانهای دولتی با متون تركی، سردر حرم امام علی در نجف
عراق و سنگنوشته معروف به كتیبه نادری و یا كتیبه كلات در ایران است. این
دو یادمان به امر نادرشاه افشار و با اشعار تركی برپا گردیده اند.
زبان تركی، زبان رسمی نهاد دولتی ملك الشعرائی: در گذشته ملك الشعرائی
مقامی رسمی و دولتی بود و از سوی پادشاه اعطا می شد. زبانی كه ملك الشعراها
در سرودن اشعار خود از آن استفاده می كردند، زبان رسمی و دولتی دولت مذكور
بوده و سروده های آنها نیز دارای ارج و منزلت اسناد رسمی بوده است. زبان
تركی–در برخی مقاطع حتی به تنهائی- زبانی رسمی نهاد ملك الشعرائی در
دولتهای تركی بوده است. به عنوان نمونه در دوره شاه اسماعیل صفوی، حبیبی
شاعر تركی سرای معروف متولد برگشاد، ملك الشعرای دربار امپراتوری صفوی بود و
شعری به فارسی از او در دست نیست. این بدان معنی است كه در عهد وی، تركی
یگانه زبان رسمی و دولتی دولت صفوی بوده است. در برخی موارد نیز همزمان دو
منصب ملك الشعرائی یكی برای تركی و دیگری برای زبان دیگری مانند فارسی وجود
داشته است. به عنوان مثال تاثیر تبریزی، ملك الشعرای دوره شاه سلیمان و
شاه سلطان حسین، دارای منصب ملك الشعرائی تركی بوده است )از سروده های رسمی
وی: قصیده تركی در مدح شاه سلیمان الصفوی، قصیده تركی به مناسبت جلوس به
تخت شاه سلطان حسین الموسوی، ترجیع بند تركی، مثنوی تركی عید سروده شده به
امر پادشاه، غزل تركی به مناسبت تشریف فرمائی شاهزاده سلطان اكبر ایبن
اورنگ زیب(.
زبان تركی در مراسم مذهبی دولتی: زبان تركی از سوی دولتهای حاكم بر ایران
به عنوان زبان رسمی آئینها، مراسم و تبلیغات دینی دولتی نیز بكار رفته است.
كاربرد زبان تركی به عنوان زبان دولتی دینی حتی پس از سقوط دولت قاجار و
در اوان دوره پهلوی نیز ادامه داشته است. چنانچه در منابع تاریخی شركت
رضاخان )سرادر سپه( در مراسم عزاداری عاشورا در مسجد تركان )مسجد شیخ
عبدالحسین( و خواندن نوحه تركی توسط وی ثبت شده است.
زبان تركی به عنوان زبان تحصیل و تعلیم و تعلم در نظام آموزشی ایران: بنا
به اسناد و مدارك تاریخی بی شمار، زبان تركی همواره در سیستم آموزشی كشور
هم در عرصه متون آموزشی و هم زبان آموزش بكار رفته است. در این اسناد و
مدارك كاربرد زبان تركی به عنوان زبان تعلیم و تعلم در نظام تحصیلی، نه
تنها در شهرهای آزربایجان مانند تبریز، اورمیه و اردبیل، بلكه در دیگر
نواحی ترك نشین ایران مانند شمال شرق ایران )خراسان( و جنوب ایران نیز ثبت
شده است. از جمله در قرن نوزده و ربع اول قرن بیستم تا به روی كار آمدن
رضاخان، كتابهای تركی وطن دیلی، آنادیلی، بصیرالاطفال، محور ارض، مناظره
ابدیه و یا سماوریه، امیرارسلان، ... در مكاتب تهران، آزربایجان و خراسان؛
مهر و خاور در جنوب ایران، ... به عنوان متون درسی مدارس بكار می رفته اند.